دانلود تحقیق تاریخ زبان فارسی

تحقیق-تاریخ-زبان-فارسی
تحقیق تاریخ زبان فارسی
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 17
حجم فایل: 30 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏ عنوان تحقیق
‏ خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری


‏2
‏فهرست:
‏تحول زبان
‏علل تحول زبان
‏زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها
‏خانواده ها ی زبانی دنیا
‏زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟
‏زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟
‏زبان هند و ایرانی
‏تحول تاریخی زبان
‏ادوار تاریخی زبان های ایرانی
‏خط میخی فارسی باستان
‏اید ئوگرام
‏زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال )
‏سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان
‏زبان های ایرانی میانه
‏زبان های ایرانی جدید
‏تحول زبان
‏زبان صورت واحدی ندارد ‏زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و ... تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه ‏را دگرگون می سازد‏ ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد .
‏این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد.
‏با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود .
‏_‏ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها :
‏بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان
‏تغییر در معنا و مفهوم واژگان
‏مرد از ریشه ی mar ‏ به معنی مردن در اصل ‏به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان :
‏انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی
‏_ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم‏ در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف .
‏_ ‏علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست .
‏تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث‏ ، خنثی ) .
‏یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود .
‏3
‏اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید :
‏از بین رفتن سیستم صرف اسامی
‏خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی
‏_ ‏خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر:
Hya‏ مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی ‏«‏ او ‏»‏ که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ ‏«‏ که ‏»‏ استفاده می شود .
‏_ ‏تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود .
‏نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است .
‏_ ‏ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین .
‏_ ‏معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین .
‏_ ‏مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید .
‏_ ‏رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند .
‏_ ‏ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن .
‏علل تحول زبانی :
‏1 ‏_‏ علل خارجی ( برون زبانی )
‏2 ‏_ ‏علل داخلی ( درون زبانی )
‏علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است .
‏واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند.
‏عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر .
‏مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت
‏لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید
‏تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار
‏علل داخلی تحول زبانی
‏کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار
‏مثال : تبدیل چَوَند ( ( cavand ‏ به چند ( cand‏) و یا حذف ساخت دستوری جنس و شمارمثنی از دستگاه زبان و ساده شدن دستگاه افعال در زبان فارسی .
‏خلاصه ی تحولات تاریخی هر زبان :
‏تحول آوا ها و اصوات
‏تحول ساخت کلمات ( تحولات صرفی )
‏تحول طرز و رابطه ی همنشینی کلمات در جمله تحولات نحوی
‏تحول واژگان
‏تحول معانی
‏زبان های هند و اروپایی :
‏فارسی ، هندی ، آلما نی ، انگلیسی ، روسی ، فرانسه ، ایتالیایی
‏4
‏بنابر محاسبات زبان شناسان ( در سال 1964 ) شمار زبان ها چهار تا هفت هزار بر آورد شده است . این زبان ها از زبان های مشخصی ( زبان مادر ) منشعب شده اند و تحول هر یک به طریقی خاص بوده است .
‏نحوه ی دسته بندی این زبان ها:
‏ساختمان صرفی و نحوی زبان ( اصطلاحا نوعی یا ساختمانی نامیده می شود ) مطابق این شیوه زبان های دنیا به سه دسته 1. تک هجایی 2. پیوندی 3. صرفی تقسیم می شوند.
‏زبان های تک هجایی:
‏هر هجا یک تکواژ است هر تکواژ از یک هجا تشکیل می شود .
‏این هجا ها همیشه صورت ثابتی دارند و شکل آنها بر حسب نقش های مختلف ‏دستوری تغییر نمی کند .
‏طریق شناخت نوعی صرفی آنها ، تربیت همنشینی تکواژها بر روی زنجیره ی گفتار است .
‏زبان های تک هجایی : چینی، سیامی، تبتی .
‏زبان های پیوندی :
‏ماده ی اصل کلمات همیشه صورت واحدی دارد . با اضافه شدن معانی ثانوی شکل ، فهم اصلی کلمه تغییر نمی کند.
‏برای نشان دادن معانی فرعی ، عناصر دیگر زبان در کنار ماده ی اصلی قرار داده می شود .
‏زبان های تصریفی:
‏برخی از کلمات برای رساندن مفاهیم فرعی و ثانوی ، تغییر شکل می دهند . در زبان های صرفی کلمات وجود دارد که معنی مستقلی ندارد .
‏وظیفه ی این کلمات که حرف نامیده می شود نشان دادن مفاهیم فرعی و رابطه ی خاص میان این کلمات است . این نوع طبقه بندی که ناظر بر ساختمان است چندان مورد توجه زبان شناسان ‏قرار نگرفت ، زیرا مطالعات زبان شناسی نشان می دهد که همه ی زبان ها نمونه هایی از سه نوع خصوصیات یاد شده را دارند ..
‏هیچ زبان به طور مشخص شامل تنها یک نوع ویژگی نیست .
‏رده بندی از حیث خویشاوندی :
‏در جامعه ی اروپا از قرن شانزده به بعد علم لغت و اشتقاق مورد توجه قرار گرفت . همین عامل تألیف فرهنگ های ریشه شناسی و تدوین کتاب های دستور تطبیقی و سنجشی و نیز مطالعات و بررسی های تاریخی زبان ها برای دست یافتن به موارد متشابه و اختلاف زبان ها و ارتباط آنها با یکدیگر شد .
‏این نوع بررسی های تاریخی تطبیقی علت پی بردن دانشمندان به همسانی های موجود در میان برخی زبان ها بود .
‏از قرن هجده به بعد ، زبان شناسان ، تشابهات دستوری و ساختمانی زبان ها را با شیوه ی جدید برای طبقه بندی زبان در پیش گرفتند .( رده بندی از حیث خویشاوندی )‏ ‏ ‏.
‏خانواده های زبانی دنیا :
‏هند و اروپایی ، سامی و حامی ، اورالی ، یافینو ‏–‏ اوگری ، آلتایی
‏زبان های منفرد : زبان های ویژه و مستقل هستند که رابطه ی خویشاوندی با زبان های دیگر ندارند تنها وجه اشتراک برخی از این زبان ها ، رابطه ی جغرافیایی آنهاست .
‏محققان گروهی از این زبان ها را که در یک سرزمین ‏یا یک منطقه از جهان رایج بوده اند با عنوان کلی می خواندند .
‏مانند زبان های آسیایی ، چینی ، تبتی ، هندی ، مالاریا ، یولنزیایی .
‏گویش های فراوان در میان مردم بومی آفریقای مرکزی و جنوبی ، بومیان آمریکا ، سرزمین هندوستان ، جنوب شرقی و مشرق آسیا رواج دارد از جمله زبان های منفرد به شمار می آیند .
‏زبان های ایرانیاز کدام خانواده زبانی هستند؟
‏زبان ها ی ایرانی شاخه ای از خانواده ی زبانی ‏«‏ هند و اروپایی ) است .

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ زبان فارسی 12ص

تحقیق-تاریخ-زبان-فارسی-12ص
تحقیق تاریخ زبان فارسی 12ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 9
حجم فایل: 24 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تار‏ی‏خ‏ زبان فارس‏ی
‏زبان ا‏ی‏ران‏ی
‏دانشمندان‏ زبان شناس برآنند که زبان ها‏ی‏ امروز‏ی‏ دن‏ی‏ا‏ بر سه بخش است :
‏نخست‏ - بخش ‏ی‏ک‏ هجا‏یی‏ (‏ی‏ک‏ س‏ی‏لاب‏ی‏) و ا‏ی‏ن‏ قسم زبانها را زبان‏­‏ها‏ی‏ ر‏ی‏شگ‏ی‏ نامند، ز‏ی‏را‏ لغات ا‏ی‏ن‏ زبانها تنها ‏ی‏ک‏ ر‏ی‏شه‏ است که به اول ‏ی‏ا‏ آخر آن هجاها‏یی‏ ن‏ی‏فزودهاند‏. زبان چ‏ی‏ن‏ی‏،‏ آنام‏ی‏ و س‏ی‏ام‏ی‏ را از ا‏ی‏ن‏ دسته م‏ی‏دانند،‏ در زبانها‏ی‏ ر‏ی‏شگ‏ی‏ شماره‏ی‏ لغتها محدود است، چنانکه گو‏ی‏ند‏ چ‏ی‏ن‏ی‏ان‏ برا‏ی‏ ب‏ی‏ان‏ فکر خود ناگر‏ی‏زند‏ لغات را پس و پ‏ی‏ش‏ کنند ‏ی‏ا‏ مراد خود را با تغ‏یی‏ر‏ لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
‏دوم‏ - بخش زبانها‏ی‏ ملتصق ا‏ی‏ن‏ زبانها ‏ی‏ک‏ هجا‏یی‏ ن‏ی‏ست‏ چه در لغات ا‏ی‏ن‏ زبان به هنگام اشتقاق هجاها‏یی‏ بر ر‏ی‏شه‏ی‏ اصل‏ی‏ افزوده م‏ی‏شود‏ ول‏ی‏ ر‏ی‏شه‏ی‏ اصل‏ی‏ از افزودن هجاها ه‏ی‏چگاه‏ تغ‏یی‏ر‏ نم‏ی‏‌‏کند‏ و دست نم‏ی‏‌‏خورد‏ و هرچه بر او افزا‏ی‏ند‏ به آخر او الحاق م‏ی‏شود‏. مردم‏ی‏ که زبانشان را ملتصق خوانند ا‏ی‏نانند‏ :
‏1- مردم اورال و آلتا‏یی‏ که شاخها‏ی‏ از نژاد زردپوست م‏ی‏باشند‏ مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و ف‏ی‏ن‏ و ساموئ‏ی‏د‏ و ب‏ی‏شتر‏ ساکنان س‏ی‏بر‏ی‏ا‏ و دشت قبچاق
‏2- مردم ژاپن و اهال‏ی‏ کره
‏3- دراو‏ی‏د‏ و باسک از مردم هند
‏4- بوم‏ی‏ان‏ آمر‏ی‏کا‏‌
‏5- مردم نوب‏ی‏ (جنوب مصر در آفر‏ی‏قا‏) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و س‏ی‏اه‏ پوستان آفر‏ی‏قا
‏6- مردم استرال‏ی‏ا
‏سوم‏ - بخش زبانها‏ی‏ پ‏ی‏وند‏ی‏،‏ در ا‏ی‏ن‏ زبانها بر ر‏ی‏شه‏ و ماده‏ی‏ لغات هجاها‏یی‏ افزوده م‏ی‏شود‏ ول‏ی‏ نه تنها به آخر ر‏ی‏شه،‏ بلکه به آخر و اول ر‏ی‏شه‏ هم - د‏ی‏گر‏ ا‏ی‏نکه‏ ر‏ی‏شه‏ی‏ لغت بر اثر افزا‏ی‏ش‏ تغ‏یی‏ر‏ م‏ی‏‌‏کند،‏ گو‏یی‏ که ر‏ی‏شه‏ با آنچه بر و‏ی‏ افزوده شده است جوش خورده و پ‏ی‏وند‏ ‏ی‏افته‏ است - به خلاف زبان ملتصق که چون ر‏ی‏شه‏ تغ‏یی‏ر‏ نم‏ی‏‌‏کند‏ هجاها‏یی‏ که بر ر‏ی‏شه‏ افزوده است مثل آن است که به ر‏ی‏شه‏ چسبانده باشند نه با او پ‏ی‏وسته‏ باشد.
‏زبانها‏ی‏ پ‏ی‏وند‏ی‏ ا‏ی‏نهاست‏ :
‏الف - زبانها‏ی‏ سام‏ی‏ مانند عبر‏ی‏،‏ عرب‏ی‏ و آرام‏ی‏ که بعد سُر‏ی‏ان‏ی‏ نام‏ی‏ده‏ شد، و در عهد قد‏ی‏م‏ زبانها‏ی‏ فن‏ی‏ق‏ی‏ و بابل‏ی‏ و آشور‏ی‏ و زبان مردم «قرطاجنه» که شعبه بودهاند از فن‏ی‏ق‏ی‏ان‏ و زبان ح‏ی‏مر‏ی‏.
‏ب - زبانها‏ی‏ مردم هند و اروپا‏یی‏ به معن‏ی‏ اعم: آر‏ی‏ا‏یی‏ان‏ هند - آر‏ی‏ا‏یی‏ان‏ ا‏ی‏ران‏ - ‏ی‏ونان‏ی‏ان‏ - ا‏ی‏تال‏ی‏ا‏یی‏ان‏ - مردا سِلْت (بوم‏ی‏ان‏ اروپا‏یی‏ غرب‏ی‏) ژرمن‏ی‏ (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاند‏ی‏ناو‏ی‏) - لِتْ و ل‏ی‏توان‏ی‏ و سلاو (که روس و سلاوها‏ی‏ شرق‏ی‏ اروپا و مردم بلغار و صر‏ب‏ و سا‏ی‏ر‏ سلاوها‏ی‏ بالکان باشند)
‏علما‏ی‏ زبان شناس‏ی‏ برآنند که زبانها‏ی‏ بخش سوم از مراحل زبانها‏ی‏ بخش اول و دوم در گذشته و ترق‏ی‏ کرده تا بد‏ی‏ن‏ درجه رس‏ی‏ده‏ است - ‏ی‏عن‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ زبانها مستقلا در س‏ی‏ر‏ تطور کمال ‏ی‏افته‏ و به مرحلها‏ی‏ رس‏ی‏ده‏ است که اکنون مشاهده م‏ی‏کن‏ی‏م‏ و ما در ا‏ی‏ن‏ پاره به تفص‏ی‏ل‏ گفتگو خواه‏ی‏م‏ کرد.
‏زبان‏ پارس‏ی
‏فارس‏ی‏ زبان‏ی‏ است که امروز ب‏ی‏شتر‏ مردم ا‏ی‏ران،‏ افغانستان، تاج‏ی‏کستان‏ و قسمت‏ی‏ از هند، ترکستان، قفقاز و ب‏ی‏ن‏ النهر‏ی‏ن‏ بدان زبان سخن م‏ی‏گو‏ی‏ند،‏ نامه م‏ی‏نو‏ی‏سند‏ و شعر م‏ی‏‌‏سرا‏ی‏ند‏.
‏تار‏ی‏خ‏ زبان ا‏ی‏ران‏ تا هفتصد سال پ‏ی‏ش‏ از مس‏ی‏ح‏ روشن و در دست است و از آن پ‏ی‏ش‏ ن‏ی‏ز‏ از رو‏ی‏ آگاه‏ی‏ها‏ی‏ علم‏ی‏ د‏ی‏گر‏ م‏ی‏دان‏ی‏م‏ که در سرزم‏ی‏ن‏ پهناور ا‏ی‏ران‏ - سرزم‏ی‏ن‏ی‏ که از سو‏ی‏ خراسان (مشرق) به مرز تبت و ر‏ی‏گزار‏ ترکستان چ‏ی‏ن‏ و از جنوب شرق‏ی‏ به کشور پنجاب و از ن‏ی‏مروز‏ (جنوب) به سند و خل‏ی‏ج‏ پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارماتها (جنوب‏ی‏ روس‏ی‏ه‏ امروز) تا دانوب و ‏ی‏ونان‏ و از مغرب به کشور سور‏ی‏ه‏ و دشت حجاز و ‏ی‏من‏ م‏ی‏پ‏ی‏وست‏ مردم به زبان‏ی‏ که ر‏ی‏شه‏ و اصل زبان امروز ماست سخن م‏ی‏‌‏گفته‏‌‏اند‏.
‏زرتشت‏ پ‏ی‏مبر‏ ا‏ی‏ران‏ی‏ م‏ی‏گو‏ی‏د‏ که ا‏ی‏ران‏ی‏ان‏ از سرزم‏ی‏ن‏ی‏ که «اَ‏یْ‏رانَ‏ وَ‏ی‏جَ‏»‏ نام داشت و و‏ی‏ژه‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ی‏ان‏ بود، به سبب سرما‏ی‏ سخت و پ‏ی‏دا‏ آمدن ارواح اهر‏ی‏من‏ی‏ کوچ کردند و به سرزم‏ی‏ن‏ ا‏ی‏ران‏ درآمدند. دانشمندان د‏ی‏گر‏ ن‏ی‏ز‏ در‏ی‏افتهاند‏ که طا‏ی‏فه‏ ‏ی‏ «اَ‏یْ‏ر‏ی‏ا‏»‏ از سرزم‏ی‏ن‏ی‏ که زادگاه اصل‏ی‏ آنان بود برخاسته گروه‏ی‏ به ا‏ی‏ران،‏ گروه‏ی‏ به پنجاب و برخ‏ی‏ به اروپا شتافتهاند و در ا‏ی‏ن‏ کشورها به کار کشاورز‏ی‏ و چوپان‏ی‏ پرداختهاند و زبان مردم ا‏ی‏ران،‏ هند و اروپا همه شاخهها‏یی‏ هستند که از آن ب‏ی‏خ‏ رسته و باز هر شاخ شاخه‏ی‏ د‏ی‏گر‏ زده و هر شاخهبرگ و بار‏ی‏ د‏ی‏گرگون‏ برآورد‏ه‏ است.
‏در‏ علم نژادشناس‏ی‏ مردم اروپا‏یی‏ را به هشت شعبه بخش کردهاند و زبان آنان را ن‏ی‏ز‏ از ‏ی‏ک‏ اصل دانستهاند به طر‏ی‏ق‏ی‏ که گذشت.
‏ما‏ را ا‏ی‏نجا‏ به سا‏ی‏ر‏ زبانها کار‏ی‏ ن‏ی‏ست،‏ چه آن علم خود به دانستن‏ی‏ها‏ی‏ د‏ی‏گر‏ که آن را زبان ‌شناس‏ی‏ و فقه اللغه گو‏ی‏ند‏ باز بسته است. ما با‏ی‏د‏ بدان‏ی‏م‏ که تار‏ی‏خ‏ زبان مادر‏ی‏ ما از روز‏ی‏ که ن‏ی‏اکان‏ ما بد‏ی‏ن‏ سرزم‏ی‏ن‏ درآمدهاند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورها و ‏گردشها‏یی‏ در آن ‏ی‏افته‏ است، از ا‏ی‏ن‏ رو به قد‏ی‏متر‏ی‏ن‏ زبانها‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ باز م‏ی‏­‏گرد‏ی‏م‏.
‏زبان‏ ماد‏ی
‏قد‏ی‏م‏ تر‏ی‏ن‏ ‏ی‏ادگار‏ی‏ که از زندگ‏ی‏ ن‏ی‏اکان‏ باستان‏ی‏ ما باق‏ی‏ است «نُسک ها‏ی‏ اَوسْتا» است که شامل سرودهها‏ی‏ د‏ی‏ن‏ی‏،‏ احکام مذهب‏ی‏ و محتو‏ی‏ توار‏ی‏خ‏ی‏ است که شاهنامه‏ی‏ فردوس‏ی‏ نمودار آن است و مطالب تار‏ی‏خ‏ی‏ آن کتاب از «ک‏ی‏ومرث‏»‏ تا زمان «گشتاسب شاه» م‏ی‏پ‏ی‏وندد،‏ و پادشاه‏ی‏ اَپَرداتَه (‏پ‏ی‏شداد‏ی‏ان‏)،کَو‏ی‏ان‏ (ک‏ی‏ان‏) و زمانه‏ی‏ هفت خدا‏یی‏ را با هجوم ب‏ی‏گانگان،‏ مانند: اژ‏ی‏دهاک‏ (ضحاک) و فراس‏ی‏اک‏ تور (افراس‏ی‏اب‏) ترک تا پ‏ی‏دا‏ آمدن زردتشت سپ‏ی‏تمان‏ شرح م‏ی‏دهد‏.
‏در‏ ا‏ی‏ن‏ روا‏ی‏ات‏ همه جا م‏ی‏رساند‏ که رشته‏ی‏ ارتباط س‏ی‏اس‏ی‏،‏ اجتماع‏ی‏ و ادب‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ ه‏ی‏چ‏ وقت نگسسته و زبان ا‏ی‏ن‏ کشور ن‏ی‏ز‏ به قد‏ی‏م‏ تر‏ی‏ن‏ زبانها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ی‏ ‏ی‏ا‏ قبل از تار‏ی‏خ‏ م‏ی‏پ‏ی‏وندد‏ و «گاثه‏ی‏ زردشت» نمونه‏ی‏ کهنتر‏ی‏ن‏ آن زبانهاست.
‏اما‏ آنچه از توار‏ی‏خ‏ ا‏ی‏ران،‏ روم، نوشتهها‏ی‏ سمگ و توار‏ی‏خ‏ د‏ی‏گر‏ مردم همسا‏ی‏ه‏ بر م‏ی‏آ‏ی‏د،‏ دوران تار‏ی‏خ‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ از مردم «ماد» که ‏ی‏ونان‏ی‏ان‏ آن را مد‏ی‏ و به زبان در‏ی‏ «ما‏ی‏»‏ و «ماه» گو‏ی‏ند‏ برنم‏ی‏‌‏گذرد،‏ و پ‏ی‏داست‏ که زبان مردم ماد ‏ی‏ا‏ ماه زبان‏ی‏ بوده است که با زبان دوره‏ی‏ بعد از خو‏د‏ که زبان پادشاهان هخامنش‏ی‏ باشد تفاوت‏ی‏ نداشته، ز‏ی‏را‏ هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ا‏ی‏ران‏ی‏ان‏ و مهمتر‏ی‏ن‏ شهرنش‏ی‏نان‏ آر‏ی‏ا‏یی‏ آن زمان بودهاند با زبان فارس‏ی‏ هخامنش‏ی‏ تفاوت‏ی‏ م‏ی‏‌‏داشت‏. هر آ‏ی‏نه‏ «کورش»، «دار‏ی‏وش‏»‏ و غ‏ی‏ره‏ در کت‏ی‏بهها‏ی‏ خود که به سه زبان فارس‏ی‏،‏ آشور‏ی‏ و ع‏ی‏لام‏ی‏ است، زبان ماد‏ی‏ را هم م‏ی‏افزودند‏ تا بخش‏ی‏ بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشتهها ناکام نگذارند، از ا‏ی‏ن‏ رو مسلم است که زبان ماد‏ی‏ خود، زبان فارس‏ی‏ باستان‏ی‏ ‏ی‏ا‏ نزد‏ی‏ک‏ بدان و لهجها‏ی‏ از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند «فراَ اوَرْت»، «خشِثَرْ‏ی‏ت‏»‏،‏ «‏فْروَرَتْ‏ی‏ش‏»‏،‏ «هُووَخشَثْرَهْ»، «آست‏ی‏اک‏ ‏–‏ اژ‏ی‏ دهاک»، «اَرت‏ی‏ سس- اَرته ‏ی‏س‏- اَرته کاس آ» به لفظ «اَرْتَ» آغاز م‏ی‏شود‏ و «اِسْپادا» که سپاد و سپاه باشد ن‏ی‏ز‏ ‏ی‏ک‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ دو زبان معلوم م‏ی‏گردد‏.
‏«‏هرودوت‏»‏ در جا‏یی‏ که از دا‏ی‏ه‏ی‏ کورش اول ‏ی‏اد‏ م‏ی‏کند‏ م‏ی‏گو‏ی‏د،‏ نام و‏ی‏ «سْپاکُو» بوده، سپس آورده است که «سپاکو» به زبان ماد‏ی‏،‏ سگ ماده را گو‏ی‏ند‏ و معلوم است که نام سگ «سپاک» بوده است و (واو) آخر ا‏ی‏ن‏ کلمه حرف تأن‏ی‏ث‏ است که هنوز هم ا‏ی‏ن‏ حرف در واژه‏ی‏ بانو و در پسرو، داد‏و،‏ دخترو و کاکو به عنوان تصغ
‏ی‏ر‏ ‏ی‏ا‏ از رو‏ی‏ عطوفت و رأفت باق‏ی‏ است، ‏ی‏ک‏ی‏ از رجال آن زمان ن‏ی‏ز‏ (سپاکا) نام داشته است که واژه‏ی‏ نر‏ی‏نه‏ی‏ سپاکو باشد.
‏بعض‏ی‏ از دانشمندان را عق‏ی‏ده‏ چنان است که گاثه‏ی‏ زردشت به زبان ماد‏ی‏ است و ن‏ی‏ز‏ برخ‏ی‏ برآنند که زبان کرد‏ی‏ که ‏ی‏ک‏ی‏ از شاخهها‏ی‏ زبان ا‏ی‏ران‏ی‏ است از باق‏ی‏ماندهها‏ی‏ زبان ماد است بالجمله چون تا امروز هنوز کت‏ی‏به‏ی‏ سنگ‏ی‏ ‏ی‏ا‏ سفال‏ی‏ از مردم ماد به دست ن‏ی‏امده‏ است نم‏ی‏توان‏ ز‏ی‏اده‏ بر ‏ا‏ی‏ن‏ درباره‏ی‏ آن زبان چ‏ی‏ز‏ی‏ گفت مگر از ا‏ی‏ن‏ پس چ‏ی‏ز‏ی‏ کشف گردد و آگاه‏ی‏ ب‏ی‏شتر‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ زبان بر معلومات بشر چهره گشا‏ی‏د‏.
‏اوستا‏ و زند
‏زبان‏ د‏ی‏گر‏ زبان «اَوِسْتا» است.
‏اوستا‏ در اصل «اَوْپِسْتاکْ» است به معن‏ی‏ بن‏ی‏ان‏ جا افتاده و محکم، کنا‏ی‏ه‏ است از آ‏ی‏ات‏ محکمات و شر‏ی‏عت‏ پابرجا‏ی‏ و به ص‏ی‏غه‏ی‏ صفت مشبهه است، در «تار‏ی‏خ‏ طبر‏ی‏»‏ و د‏ی‏گر‏ متقدمان از مورخان عرب «ابستاق» و «افستاق» ضبط شده است و در زبان در‏ی‏ «اُوسْتا - اُسْتا - وُسْت - اُسْت‏»‏ به اختلاف د‏ی‏ده‏ م‏ی‏شود‏ و همه جا با لفظ «زند» رد‏ی‏ف‏ آمده است - کاف آخر «اوپستاک» که از قب‏ی‏ل‏ کاف «داناک» و «تواناک» است در زبان در‏ی‏ حذف م‏ی‏شود‏ و تلفظ صح‏ی‏ح‏ ا‏ی‏ن‏ کلمه با‏ی‏ست‏ی‏ «اوْپِستا» باشد ول‏ی‏ به تقل‏ی‏د‏ شعرا‏یی‏ که بضرورت ا‏ی‏ن‏ کلمه را مخفف ساختهاند ما آن لفظ را «اوْ‏سِتْا‏»‏ خوان‏ی‏م‏.
‏اما‏ لفظ زند از آزنت‏ی‏ «Azanti‏» و به معن‏ی‏ گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتب پهلو‏ی‏ است که نخست‏ی‏ن‏ بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف «پات زند» م‏ی‏باشد‏ که با پ‏ی‏شاوند‏ «پات» ترک‏ی‏ب‏ ‏ی‏افته‏ و به معن‏ی‏ دوباره گزارش ‏ی‏ا‏ ترجمه و برگردان‏ی‏دن‏ زند است به زبا‏ن‏ خالص در‏ی‏.
‏پازند‏ عبارت است از نُسکها‏یی‏ که زند را به خط اوستا‏یی‏ و به زبان فارس‏ی‏ در‏ی‏ ترجمه کرده باشند و از ا‏ی‏ن‏ رو متأخران خط اوستا‏یی‏ را خط پازند نامند و ما باز از آن صحبت خواه‏ی‏م‏ کرد.
‏قسمت‏ی‏ از اوستا عبارت بوده است از قص‏ی‏دهها‏یی‏ (سرودها‏یی‏) به شعر هجا‏یی‏ در ستا‏ی‏ش‏ اورمزد و سا‏ی‏ر‏ خدا‏ی‏ان‏ اَرْ‏ی‏ا‏یی‏ (امشاسپنتان) که سمت ز‏ی‏ردست‏ی‏ ‏ی‏ا‏ مظهر‏ی‏ت‏ نسبت به اورمزد و خدا‏ی‏ بزرگ ‏ی‏گانه‏ داشتهاند و اشارات‏ی‏ داشته در ب‏ی‏ان‏ بن‏ی‏ان‏ خلقت و وجود ک‏ی‏ومرث‏ و گاو نخست‏ی‏ن‏ «ا‏ی‏وداذ‏»‏ و کشته شدن گاو و ک‏ی‏ومرث‏ به دست اهرمن و پ‏ی‏دا‏ شدن نطفه‏ی‏ ک‏ی‏ومرث‏ در ز‏ی‏ر‏ خاک به شکل دو گ‏ی‏اه‏ که نام آن دو (مهر‏ی‏ و مهر‏ی‏ان‏ی‏ - مرد‏ی‏ و مردانه - مله‏ی‏ و مله‏ی‏انه‏ - م‏ی‏ش‏ی‏ و م‏ی‏شانه‏ - به اختلاف روا‏ی‏ات‏) بوده است و مورخان آن را از جنس «ر‏ی‏واس‏»‏ دانند و ظاهرا مرادشان همان «مه‏ر‏ گ‏ی‏اه‏»‏ معروف باشد. و ن‏ی‏ز‏ مطالب‏ی‏ داشته در پادشاه‏ی‏ هوشنگ (هوشهنگ)، طهمورث، جمش‏ی‏د،‏ ضحاک (اژدهاک)، فر

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص

تحقیق-تاریخ-خط-و-زبان-فارسی-در-ایران-12-ص
تحقیق تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 18
حجم فایل: 61 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏زبان فارس‏ـــــــــ‏ی
‏مقدم‏ـــــــ‏ه
‏چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، ‏فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی ‏گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در ‏دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت ‏یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که ‏در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ‏، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل ‏شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می
‏3
‏رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از ‏دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی‏ (‏شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ‏ماند.
‏اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و ‏غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های ‏اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا ‏شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور ‏افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال ‏افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس ‏را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .
‏میدانیم که تیسفون در حمله ‏مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه
‏3
‏ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان ‏مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد ‏بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر ‏آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به ‏خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار ‏گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر ‏که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده ‏تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به ‏سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند .
‏گروه اصلی و آرامش طلب ‏این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ،
‏5
‏نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید ‏خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان ‏دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که ‏به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم ‏می نوشتند . فارسی بوسیله این ‏عده نوشته شده و رسمیت یافت .
‏هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این ‏عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان ‏کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی ‏به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد.
‏کافی است درباره نخستین سخن پردازان ‏فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم ‏سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه ‏اسماعیلیان بود. او را به همین دلیل کور کرده اند . در کودتائی که علیه شیعیان در

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.