لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه غزل
غزل، یکی از قدیمیترین قالبهای شعر فارسی است که شاید اگر در ادبیات جهان دنبالش بگردیم شکلهایی نزدیک به همین قالبی که در زبان فارسی وجود دارد را بتوانیم بیابیم.
غزل، یکی از قدیمیترین قالبهای شعر فارسی است که شاید اگر در ادبیات جهان دنبالش بگردیم شکلهایی نزدیک به همین قالبی که در زبان فارسی وجود دارد را بتوانیم بیابیم. وقتی انواع ادبی را تقسیم میکنند، یکی از گونههای ادبیات که نوع اصلی نیز محسوب میشود، تغزل است؛ که باید خود را در قالبی نشان داده ، محملی برای ارایه خود داشته باشد که ادبیات فارسی این را به عهده شعر نهاده است، یعنی هنر کلامی که تغزل را حمل میکند، شعر است غزل چون توانسته است تغزل را با خود حمل کند، پیشینهی بسیار دوری دارد؛ حتا در مراجعه به اوایل شکلگیری شعر فارسی نیز با غزل مواجه میشویم.درواقع، بعد از سرودههای شهید بلخی، غزل وارد ادبیات ایران میشود. با تقسیمبندیهای دوران شعر فارسی ،دقیقا همراه با شکل ویژهای که حکومت بر رعایای خود داشت، غزل هم شیوه خاصی را برای خودش در نظر گرفته است، وقتی میشود راحت و بدون پردهپوشی صحبت کرد، میبینیم که غزل از عناصری استفاده میکند که عناصری با نظایر بیرونی هستند که این امر در اشعار شاعرانی مانند فرخی، انوری و ... که متعلق به سبک خراسانی هستند، مشاهده میشود.بعد از حمله مغول که نمیشد خیلی از حرفها را بیان کرد، غزل این وظیفه شاعران را به عهده میگیرد و هنگام سخن گفتن از شاهد، می و سرو، جای یک کاراکتر ساده در شعر، سعی به تبدیل کردن نماد دارد که بتواند معانی مختلفی را با خود حمل کنند. این امر در سبک عراقی بیشتر دیده میشود.
در سیر سیاسی و حالات اجتماعی ایران میبینیم که هر قدر حکومتها خردتر میشوند، از همه آموزهها در کنار هم استفاده میشود. به عنوان مثال در دورهای، شاعرانی که قبلا در حکومتهای وقت جایگاه مشخصی داشتند و آن جایگاه را در حکومتهای بعدی از دست میدهند، در کشورهای همسایه استقبال میشوند و شاعران سبک هندی به مضمونپردازی در ابیات غزل میپردازند که افراط بیش از حد باعث میشود این شیوه کارکرد جذاب خود را از دست بدهد.
3
بعد از این دوره، شاعران در دوره قاجار به طرزهای سابق غزل بازگشت میکنند که این امر تا دوران مشروطه و آشنا شدن قاطبه روشنفکران ایرانی با ادبیات فرنگی یا اروپایی و پیدایش شعری که نیما آن را تثبیت کرد، ادامه داشت. در این دوره نگاه جدیدی به شعر تزریق و پنجره جدیدی به شعر باز میشود و غزل جزو معدود قالبهایی است که خود را تثبیت کرده ، بعد از نیما سعی میکند از این تحولی که اتفاق افتاده است، تاثیر گرفته ، شکل دیگری بیابد و سعی میکند اجتماعی شود. البته در دوران مشروطه، شعرهای اجتماعی زیادی وجود داشت؛ ولی در اینجا بهصورت جدیتر این اتفاق افتاده و ما با طرز دیگری در غزل روبهرو میشویم.در حقیقت، تاثیر نیما تاثیر نگاهی است ک او بر شعر دارد؛ شیوهای که نیما ارایه میکند، فقط در صورت شعر نیست که شکل قالب را در ادبیات قدمایی ما عوض میکند؛ بلکه نیما در نوع نگاه به جهان تاثیر میگذارد. در شعر کهن جهان، جهان اقلیدسی یا ارسطویی یا متوازن و متعارفی است که این خود را در شعر هم نشان میدهد. گویی برای هر شعر ترازویی وجود دارد. نگاه بعد از دوره رنسانس نگاهی است که گالیله و نیوتن روی آن تاثیر گذاشته و هیات حاکم بر فیزیک هیات بطلمیوسی و آرام آرام برای پذیرفتن جهان نااقلیدسی آماده میشود. این قضیه همین طور که روی علوم تاثیر میگذارد، روی ادبیات و شعر و نگاه نیما هم اثر میگذارد و باعث میشود که شعر بعد از نیما کاملا جهت خود را عوض کند.
وی با عنوان کردن این مطلب که بعد از نیما شعری که در آسمان سیر میکرد به سمت زمین بازمیگردد، ادامه داد: این شعر سعی میکند از سمت آسمان به سمت زمین بازگشته ، بر این زمین سفت گام بگذارد و پس از نیما خود را نگاه دارد. در این زمان، آرام آرام روایت جای خود را در غزل مییابد و آن تصویرپردازیهای سادهای که قبلا وجود داشت و با استفاده از عناصر خاصی به ذهن شاعر میرسید، تغییر کرده ، از تمامی مظاهر زندگی اجتماعی در غزل بعد از نیما استفاده میشود.
غزلی که به سمت جلو حرکت میکند، غزلی است که به شدت به روایت، تصاویر امروزی عینی و بسیار شخصی اهمیت میدهد و خود را به اوزان تثبیت شده سابق مقید نمیداند. شاید وزنهایی که در ادبیات سابق وزنهای نامطبوعی شمرده میشد، الان دیگر اینگونه نبوده، کاملا پذیرفته شده است.
بعد از نیما، دو جریان شعر بدون وزن و شعر موزون به وجود میآید، : یک عده سعی میکنند از تمام عناصری که نیما استفاده میکرد استفاده کنند و عدهای دیگر سعی میکنند راهی که نیما باز کرده را دنبال کنند. در شاخها
3
ی که از وزن استفاده میکنند، کسانی هستند که نمیتوانند از جاذبههای غزل چشم بپوشند، به همین دلیل بیشتر شعرهایشان در این قالب است.یکی از دلایل ماندگاری غزل را نگاه اجتماعی و خاستگاه شخصی آن است: غزل خلوت مخاطب شعر را پر میکند و چیزی که مخاطبان شعر در خلوت خود زمزمه میکنند، غزل است. زیرا غزل از قابلیتهای یک بیان شخصی استفاده میکند. مثلا در مورد عشق یا مرگ که کاملا شخصی است، صحبت میکند و چون محمل این نوع ادبی تغزل بوده، غزل توانسته است خود را به ما برساند؛ درحالیکه مثنوی نتوانسته است به این گستردگی کار کند. حتا چهارپاره نیز تنها در شاخههای فرعی خود را نگه داشته است.
نادمی ادامه داد: شاعرانی مانند منوچهر نیستانی، با وارد کردن فضای امروزی به غزل، روایت را در غزل تثبیت کردند. درواقع شعری که به سمت انسان گرایش دارد، یکی از ویژگیهای پس از نیماست که در غزل این اتفاق بیشتر رخ داده است. از شهریار نامی نمیبرم، زیرا او همدوره نیما بوده و با هم به سمت جلو حرکت میکنند؛ ولی کسانی مانند هوشنگ ابتهاج (هـ.ا.سایه)، نوذر پرنگ، حسین منزوی و .. کسانی هستند که غزل را کاملا انسانی، دنیایی و زمینی گفتهاند.
بعد از انقلاب بهخاطر نوع حرکت اجتماعیمان، اقبال بسیار جدی به غزل شد. بعد از انقلاب، هم از عاشقانههای زمینی برای ممدوحهای مشخص استفاده شد و هم از غزل روایی و غزلسرایان نسل بعد از انقلاب از آموزههای سیمین بهبهانی و حسین منزوی و ... خوب استفاده کردند. همچنین شاعرانی مانند قیصر امینپور، سهیل محمودی، سیدحسن حسینی و کسانی که همدوره این شاعران هستند، به این قالب تشخص چشمنوازی دادهاند. مخصوصا که جنگ هم اتفاق میافتد و غزل در خدمت جنگ قرار میگیرد. در این سالها جریان نوپایی به غزل معاصر وارد شده است که شاعران این جریان سعی در نامگذاری برای خودشان هستند و میتوانیم منتظر حرکتهای جدیتر دیگری از آنان باشیم.ما نمیتوانیم یک جریان غالبی را در غزل تعیین کنیم : همانقدر که غزلهای افرادی مانند حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و ... مقبولیت زیادی دارند، همانقدر غزلهای شاعران جوانی که الان شعر را به حکایت گفتن در غزل تبدیل کردهاند، اقبال دارد؛ برخلاف سالهای قبل از انقلاب، نمیتوان چیزی به اسم مرکزیت ادبی پیدا کرد و تکثرگرایی که در سیاست مطرح شده، در ادبیات هم وجود دارد. به همین دلیل این گروه در کنار گروه قبلی با هم به جلو میآیند.
4
غزل میتواند کارهای دیگری هم انجام دهد که اینک ما نمیدانیم بنا بر مقتضیات اجتماعی که در آن قرار میگیریم، غزل شکل دیگری مییابد و با تغییر شکلهای اجتماعی قطعا شکلهای ادبی هم تغییر میکند؟ زیرا غزل میتواند آینه تمامنمای جامعه خود باشد.
غزل
"غزل" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید.
در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما در غزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند.
این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی.
ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند.
غزل را می توان به شکل زیر تصویر کرد:
......................الف///////// ...................... الف
...................... ب ////////// ...................... الف
...................... ج ////////// ...................... الف
موضوعات اصلی غزل بیان احساسات و ذکر معشوق و شکایت از بخت و روزگار است. البته موضوع غزل به این موضوعات محدود نمی شود و در ادب فارسی به غزل هایی بر می خوریم که شامل مطالب اخلاقی و حکیمانه هستند.
هر چند غزل فارسی تحت تأثیر ادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در این زمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجم به تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اما موضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عرب نادر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه فرش یزد
یزد در حاشیه جنوبی دشت کویر واقع شده و کوههای متعددی اطراف آن را فرا گرفته اند. آب و هوای آن خشک و باران سالیانه اش اندک است. شاید یکی از علل رواج قالیبافی در آن منطقه، شرایط خاص آب و هوایی باشد. از قدیم الایام مردم ساکن در آن ناحیه، علاقمندی خود را به صنایع دستی و بویژه قالیبافی نشان داده اند
جوزافاباربارو جهانگرد ونیزی که در عهد اوزون حسن به ایران سفر کرده درباره یزد چنین می نوسید
... مردم همه به نساجی و بافتن پارچه های گوناگون ابریشمین مشغول اند و ... یزدیان با کار و کوشش خود مقدار زیادی از این پارچه ها را به هند، ایران، جغتای، چین و ماچین، بخشی از ختا، روسیه و ترکستان صادر می کنند... پارچه بافی که نوع دستی آن را شعربافی می نامند از دیر باز در این منطقه و بین بیشتر خانواده ها رواج داشته و بافتن قالی نیز طی یک قرن گذشته به صورت همگانی متداول گردیده است. به گونه ای که ذکر گردید صنایع دستی بویژه پارچه بافی و قالیبافی از اشتغالات عمده اهالی یزد است
2
از قدیم الایام مردم ساکن دراین ناحیه، علاقمندی خود را به صنایع دستی و بویژه قالیبافی نشان داده اند.
"جوزافاباربارو" جهانگرد ونیزی که در عهد "اوزون حسن" به ایران سفر کرده درباره یزد چنین گفته است که "مردم همه به نساجی و بافتن پارچه های گوناگون ابریشمیی مشغول اند و محصولات خود را به هند، ایران، جغتای، چین و ماچین، روسیه و ترکستان صادر می کنند.
بافتن قالی نیز طی یک قرن گذشته به صورت همگانی در یزد متداول شده است بطوری که قالیبافی از اشتغالات عمده اهالی یزد است و به گفته مسوولان سازمان بازرگانی این استان حداقل 20 درصد از اشتغال استان را به خود اختصاص داده است.
ساختار قالی یزد که عموماً با دار عمودی و گره نامتقارن فارسی و دو پوده تولید می شود.
در گذشته فرش یزد با طرح و نقش هراتی و چهار خانه بافته می شد اما پس از ورود طرح های فرش کرمان، تنوع بیشتری یافت و اینک طرح ها از اصفهان و کرمان و کاشان اقتباس می شود ، تأثیر پذیری قالی یزد از قالی های کرمان بخصوص از زمانی که از نقشه استفاده می شود بیشتر احساس می شود با همه اینها در قالی یزد، نقش گل ها با تزئینات هندسی و نیز نقش ترنج و طرح های باغی متداول تر است ومسوولان حوزه فرش معتقدند که به دلیل قیمت مناسب و ضخامت بیشتر نسبت به سایر فرش های دستباف ایرانی ، بیشترین طرفدار را در میان ایرانیان دارد.
اگر چه قالی یزد عموماً از رنگ بندی تیره تری برخوردار است با اینحال با ایجاد کارگاه های متمرکز در این استان در چند سال اخیر شاهد تغییر رنگ بندی و طرح در فرش های یزدی هستیم و بنظر می رسد تولید کنندگان این استان بیش ازگذشته به فکر سلیقه یابی و بازاریابی در بازارهای جهانی هستند.
به گزارش خبرنگار اعزامی "شابا" به استان یزد، رییس اداره بازرگانی استان یزد معتقداست هم اکنون صادرات فرش در استان یزد رشد چشم گیری داشته است.
"مهراب اسکندری" در این باره گفت: صادارت فرش از این استان به سایر نقاط جهان در سه سال و نیم گذشته رونق بیشتری گرفته است.
4
اسکندری اظهار داشت: بطوری که بالغ بر سه میلیون دلار صادرات به کشورهای آلمان، عربستان، پاناما، اتریش، کویت وهند از طریق گمرک استان یزد ثبت شده است.
رییس اداره بازرگانی استان یزد قیمت متوسط فرش استان یزد را در حال حاضر به ازای هر مترمربع دو میلیون ریال اعلام کرد.
وی در ادامه به اقدامات سازمان بازرگانی استان درجهت ارتقاء جایگاه فرش اشاره کرد و گفت: آموزش ، هماهنگی و نظارت بر تولید ، ارتقای رفاه و منزلت شاغلان در صنعت فرش و حمایت از حقوق آنان ، اجرای بیمه بافندگان قالی در قالب تفاهم نامه با سازمان تامین اجتماعی ، بیمه درمانی کارگاه های متمرکز ، تجلیل از عوامل موثر در تولید فرش در غالب برگزاری جشنواره از جمله اقدامات این سازمان به شمار می رود.
اسکندری افزود: بسترسازی و تشویق به منظور ایجاد و توسعه کارگاه های قالیبافی، نظم بخشی به فعالان حوزه فرش با تشکیل اتحادیه فروشندگان ، تشکیل اتحادیه بافندگان ، اصلاح ساختار تعاونی تولید کنندگان، صدور کارت شناسایی قالیبافان از جمله اقدامات اداره بازرگانی استان یزد بوده است.
وی تبلیغات و بازاریابی ، برگزاری نمایشگاه های فرش و مشارکت دادن فعالان در این رابطه در نمایشگاه های داخلی و خارجی ، شناسایی سلیقه مشتریان و نیاز سنجی بازارهای جهانی ، اطلاع رسانی به منظور رسیدن به اهداف مذکور از طرق مختلف را از دیگر برنامه های این سازمان عنوان کرد.
رییس اداره بازرگانی استان یزد با بیان اینکه هم اکنون 70 هزار بافنده بالقوه در این استان وجود دارد، اظهار داشت: 42 هزار بافنده بالفعل در حال حاضر مشغول به کار هستند و 20 هزار بافنده روستایی در قالب 13 تعاونی روستایی در عرصه فرش فعالیت می کنند.
وی در تشریح اقدامات سازمان بازرگانی استان یزد در جهت بسط و توسعه تولید فرش نیز گفت: صدور 23 مورد مجوز طراحی فرش با ظرفیت اسمی 14 هزار و450 ورق ، صدور معرفی نامه جهت دریافت دو میلیارد و 270میلیون ریال تسهیلات جهت ایجاد کارگاه طراحی ، صدور 31 مورد مجوز تاسیس کارگاه تولید فرش با ظرفیت اسمی 10 هزار و 650 مترمربع و دریافت سه میلیارد و 750 میلیون ریال ، صدور 32 مورد مجوز مجتمع متمرکز با ظرفیت اسمی 26 هزار و 316 مترمربع و دریافت تسهیلات شش میلیارد و 750 میلیون ریال را از دیگر اقدامات صورت گرفته در این بخش برشمرد. اسکندری صدور 19 مورد مجوز تاسیس کارگاه غیر متمرکز با ظرفیت اسمی 19 هزار و 650 متر مربع و دریافت تسهیلات یک میلیارد و 910 میلیون ریالی، صدور پنج فقره پروانه بهره بردای با ظرفیت دو
4
هزار و 500 مترمربع، صدور 24 هزار و 730 فقره کارت شناسایی جهت بافندگان خانگی ، معرفی چهار هزار و 48 بافنده جهت بهره مندی از خدمات بازنشستگی و از کارافتادگی و تشکیل 9 اتحادیه صنف فرش دستباف در استان را از دیگر اقدامات وزارت بازرگانی در این استان اعلام کرد.
وی همچنین به برگزاری 137 دوره آموزشی معادل 228 هزار و 672 نفرساعت آموزش فرش در سطح بندی های مختلف اشاره کرد و تشکیل جلسات میز فرش استان را از دیگر تلاش های سازمان بازرگانی استان یزد عنوان کرد.
به گفته اسکندری،تاکنون هشت هزار و 347 بافنده خانگی نیز جهت دریافت تسهیلات به بانک ها معرفی شده و 9 میلیون و 382 هزار و 400 ریال تسهیلات دریافت کردند.
"محمد حسن میرجلیلی" مدیرعامل اتحادیه تعاونی های فرش دستباف استان یزد نیز با بیان اینکه در حال حاضر 10 شرکت تعاونی فرش دستباف از 10 شهرستان استان یزد تحت پوشش این اتحادیه هستند ، اظهار داشت: هم اکنون تعداد سهامدارانی که عضو اتحادیه هستند حدود 15 هزار نفر است واین اتحادیه 20 هزار بافنده را تحت پوشش قرار می دهد.
میرجلیلی تولیدات تعاونی های خود را بطور متوسط بالغ بر 40 هزار متر مربع در سال عنوان کرد و گفت: میزان تولیدات امسال نیز به مانند سال گذشته بوده است.
وی گفت: بیشتر صادرات اعضای این اتحادیه بطور غیر مستقیم و از تهران صورت می گیرد اما تغییر رویه در این خصوص دیده می شود و تمایل به صادرات از گمرک استان یزد نیز افزایش یافته است.
میرجلیلی بیشترین خریداران فرش یزد را استان های اصفهان، تهران، اراک و فارس عنوان کرد.
مدیرعامل اتحادیه تعاونی فرش دستباف استان یزد همچنین به طرح و نقش فرش های این استان نیز اشاره کرد و گفت: پیشتر سبک های فرش های یزد برگرفته از سبک کاشان بود اما در دهه اخیر طرح های بسیار جالب و زیبایی به سبک تبریز و اصفهان در حال تهیه است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0
موضوع تحقیق
تاریخچه
علم روانشناسی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمــــــه
2
تحول روانشناسی نوین
4
تأسیس رسمی روانشناسی
6
مکتبهای فکری در تکامل روانشناسی نوین
7
1
خدمتهای تجربهگرایی به روانشناسی
10
پیشرفتهایی در فیزیولوژی اولیه
11
پژوهش درباره کارکردهای مغز
11
آغاز روانشناسی آزمایشی
12
روانشناسی بالینی
12
مفاهیم شخصیتگرایانه و طبیعتگرایانه تاریخ علمی
14
نظریه شخصیتگرایانه تاریخ علمی
14
نظریه طبیعتگرایانه تاریخ علمی
15
آغاز علم نوین
18
فرضیه تغییرپذیری و افسانه برتری مردانه
19
مراجع
21
مقدمــــــه :
روانشناسی یعنی : " مطالعه رفتار" یا " مطالعه علمی رفتار موجود زنده" ،" مطالعه علمی رفتار و فرایند های روانی " ، علمی که رفتار و زیرساختهای آن، یعنی فرایندهای فیزیولوژیکی و شناختی را مطالعه می کند و در عین حال حرفه ای است که در آن از دانش حاصل برای حل عملی مسائل انسانی ، استفاده میشود" .
هر چند سابقه علمی روانشناسی بسیار کوتاه است ، اما در همین دوران کوتاه نیز رویدادهای بسیار و در عین حال مهم باعث گردیده است روانشناسی تا بدین حد در ابعاد مختلف حیات آدمی ، بکار گرفته شود.
در سال 1875 ویلیام جیمز ( بطور مستقل و تقریبأ همزمان با وونت) اولین آزمایشگاه را برای مطالعه در زمینه درون نگری یا مشاهده دقیق و نظام دار تجربه آگاه آزمودنیها به وسیله خویشتن در آمریکا تاسیس کرد.
در سال 1879 وونت اولین آزمایشگاه را برای انجام گرفتن تحقیقات روانشناسی در لایپزیک (آلمان) تاسیس کرد.
در سال 1881 وونت اولین مجله را برای معرفی نتیجه تحقیقات روانشناسی ، منتشر ساخت.
در سال 1890 ویلیام جیمز کتاب اصول روانشناسی را به چاپ رسانید.
در سال 1892 استانلی هال ، انجمن روانشناسی آمریکا را تاسیس کرد.
در سال 1904 ایوان پاولف نشان داد که چگونه می توان پاسخهای شرطی شده را ایجاد کرد
بدین وسیله مسیر یا راه را برای پیدایش روانشناسی محرک- پاسخ ، هموار ساخت.
در سال 1905 آلفرد بینه اولین آزمون هوش را با موفقیت در فرانسه تهیه کرد .
در سال 1909 استانلی هال از فروید جهت سخنرانی در دانشگاه کلارک در امریکا دعوت به عمل آورد و در نتیجه باعث گردید شهرت رو به گسترش فروید به طور رسمی و خاصه در امریکا نیز پذیرفته شود.
3
در سال1913 جان بی . واتسون بیانیه رفتارگرایی کلاسیک را نوشت و طی آن اعلام کرد که روانشناسی تنها باید به مطالعه" رفتار قابل مشاهده موجود زنده " بپردازد.
در بین سالهای 1914 و 1918 و در طی سالهای جنگ جهانی اول ، به کارگیری آزمون هوش به طور گسترده آغاز گردید.
در دهه 1920 روانشناسی گشتالت به حداکثر نفوذ خود در بین روانشناسان و نیز در علم روانشناسی نزدیک شد ، در سال 1933 نفوذ نظریه های فروید نا انتشار " سخنرانیهای مقدماتی ولی جدید در زمینه روانکاوی " ، بیشتر تحکیم پیدا کرد.
در طی سالهای 1941 تا 1945 رشد سریع روانشناسی بالینی در پاسخ به تقاضای بسیار زیاد و فزاینده برای دریافت خدمات بالینی ( ناشی از صدمات حاصل از جنگ جهانی دوم ) ، آغاز شد.
در سال 1943 کلارک هال از رفتارگرایی اصلاح شده که طی آن استنباط های دقیق درباره حالتهای غیر قابل مشاهده درونی مجاز شمرده می شد ، دفاع کرد.
در سال 1951 کارل راجرز با انتشار کتاب خود تحت عنوان " درمان متمرکز بر مددجو" باعث شد" نهضت بشر دوستانه " در روانشناسی آغاز گردد.
در سال 1953 بی. اف. اسکینر کتاب معروف خود به نام " علم و رفتار آدمی" را منتشر ساخت و از نهضت رفتارگرایی همانند واتسون پشتیبانی کرد.
در سال 1954 آبراهام مزلو کتاب انگیزش و شخصیت را منتشر ساخت و باعث گردید " نهضت بشر دوستانه " بیشتر تقویت شود.
در طی دو ده 1950 و1960 ، جرقه های تحقیقات جدید باعث گردید علاقه نسبت به شناخت اساس فیزیولوژیکی رفتار و فرایندهای شناختی مجددأ ایجاد گردد.
در سال 1971 اسکینر با انتشار کتاب مجادله انگیز خود تحت عنوان "فراسوی آزاذی و حرمت" ، خشممردم را نسبت به " رفتارگرایی بنیادگرا" برانگیخت.
در سال 1978 هربرت سیمون به خاطر تحقیقات با ارزشی که در زمینه " شناخت" انجام داده بود ، برنده جایزه نوبل گردید.
در دهه 1980 نیاز به استقلال جمعی و از طرف دیگر تنوع و گوناگونی فرهنگی در جوامع غربی باعث گردید علاقه برای پاسخ دادن به این سوال که " چگونه عوامل فرهنگی رفتار آدمی را شکل میدهند " بطور فزاینده افزایش یابد.
در سال 1981 راجر اسپری به خاطر تحقیقات خود در زمینه دو پاره مخ برنده جایزه نوبل ( در فیزیو لوژی و پزشکی) گردید و ...
***
به هر حال ، مروری بر تاریخچه روانشناسی – پس از پذیرش آن به عنوان یک علم – نشان میدهد که در طی 119سال، به پیشرفتهای زیادی نائل آمده است و در دهه اخیر ، روانشناسان( خاصه در کشورهای پیشرفته صنعتی) در ابعاد گوناگون حیات آ دمی به انجام دادن فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و مشاوره ای اتغال دارند. بر اساس گزارش انجمن روانشناسی آمریکا که در سال 1993 انتشار یافته است، رشته های اصلی مورد علاقه " محققان" روانشناسی و درصد روانشناسانی که در هر یک از این رشته ها به فعالیت اشتغال دارند ، عبارتند از : روانشناسی رشد (1/25 درصد)، روانشناسی اجتماعی (6/21 درصد) ، روانشناسی آزمایشی( 18/15 درصد)، روانشناسی فیزیولوژیکی ( 4/8 درصد) ، روانشناسی شناختی ( 4/5درصد ) ، شخصیت (3/5 درصد ) ، و روانسنجی (8/4 درصد). از طرف دیگر ، بیشتر روانشناسانی که خدمات حرفه ای خود را در اختیار جامعه قرار داده اند، در یکی از چهار زمینه : روانشناسی بالینی (6/67 درصد) ، روانشناسی مشاوره ( 1/15 درصد) ، روانشناسی تربیت و مدرسه( 8/9 درصد) ، روانشناسی صنعتی
4
– سازمانی (9/5 درصد) ، و سایر زمینه ها ( 6/1 درصد ) ، بکار اشتغال داشته اند. بر اساس همین گزارش ،" 33" درصد از روانشناسان در بخش خصوصی، "22" درصد در بیمارستانها و کلینیک ها ،"27" درصد در کحالج ها و دانشگاه ها ، "4" درصد در مدارس ابتدایی و دبیرستان ها ، "6" درصد در امور تجاری و دستگاههای دولتی و بالاخره "8" درصد نیز در سایر محل ها به فعالیت و کار اشتغال داشته اند.
تحول روانشناسی نوین
با گفتن اینکه روانشناسی هم یکی از قدیمیترین نظامهای علمی و هم یکی از جدیدترین آنهاست، ما با یک تناقض، یک تضاد آشکار شروع میکنیم. ما همواره از رفتار خودمان در شگفت بودهایم و اندیشههای مربوط به ماهیت انسان بسیاری از کتابهای مذهبی و فلسفی ما را پر کرده است. حتی در قرنهای چهارم و پنجم پیش از میلاد مسیح، افلاطون، ارسطو و دیگر دانشمندان یونان باستان با بسیاری از مسائلی که روانشناسان امروزی با آنها سروکار دارند دست و پنجه نرم میکردند، مسائلی مانند حافظه، یادگیری، انگیزش، ادراک، خواب دیدن و رفتار نابهنجار. بنابراین، در موضوع روانشناسی بین گذشته و حال یک استمرار بنیادی وجود داشته است.
اگرچه پیشینه منادیان اندیشهورز روانشناسی به قدمت هر نظام علمی دیگری است، گفته شده که رویکرد نوین به روانشناسی از سال 1879، یعنی اندکی بیش از صد سال پیش، شروع شده است.
تا ربع آخر قرن نوزدهم فیلسوفان ماهیت انسان را از راه گمانهزنی، کشف و شهود و تعمیم مبتنی بر تجارب محدود خود مطالعه میکردند. دگرگونی زمانی رخ داد که فیلسوفان کاربرد ابزارها و روشهایی را که موفقیت آنها قبلاً در علوم طبیعی و زیستشناسی ثابت شده بود برای یافتن پاسخگویی به پرسشهای طرح شده در مورد ماهیت انسان آغاز کردند.
تنها زمانی که پژوهشگران برای مطالعه ذهن به مشاهدات دقیقاً کنترل شده و آزمایشگری روی آوردند روانشناسی هویتی مستقل از ریشههای فلسفیاش کسب کرد.
علم جدید روانشناسی برای مطالعه موضوع خود به ایجاد روشهای دقیقتر و عینیتری نیازمند بود. پس از جدا شدن از فلسفه، بخش مهم تاریخ روانشناسی، داستان پالایش مداوم ابزارها، فنون و روشهای مطالعه بوده است تا در پرسشهایی که روانشناسان میپرسند و پاسخهایی که به دست میآورند به دقت و عینیت بیشتری دست یابند. اگر بخواهیم مسائل پیچیدهای را که امروز روانشناسی را تعریف و تقسیم میکنند درک کنیم، نقطه مناسب برای شروع مطالعه تاریخ این رشته قرن نوزدهم است، یعنی زمانی که روانشناسی به یک نظام مستقل با روشهای پژوهش و استدلالهای نظری خاص خود تبدیل شد.
فیلسوفان قدیم، نظیر افلاطون و ارسطو، به مسائلی علاقهمند بودند که هنوز هم از توجه عام برخوردارند، اما رویکرد آنان به این مسائل با روش روانشناسان امروزی کاملاً متفاوت بود. آن دانشمندان، به معنی امروزی کلمه، روانشناس بودند. بنابراین، ما اندیشههای آنان را فقط تا حدی که بهطور مستقیم به بنیانگذاری روانشناسی نوین مربوط شود بررسی خواهیم کرد.
پس از آنکه نظام علمی جدید آغاز به کار کرد، به بالندگی رسید؛ و این توفیق مخصوصاً در ایالات متحده حاصل شد که در جهان روانشناسی موقعیت برتری را احراز کرده بود و تا به امروز نیز آن منزلت را حفظ کرده است. متجاوز از نیمی از روانشناسان جهان در ایالات متحده کار میکنند و بسیاری از روانشناسان سایر کشورها نیز دستکم بخشی از آموزشهای خود را در ایالات متحده دریافت کردهاند. همچنین سهم مهمی از ادبیات روانشناسی جهان در ایالات متحده انتشار مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
اولین تبلیغات تصویری بی شک فعالیت خود را از غارهایی آغاز کرد که انسان های اولیه در آن سکنی می گزیدند.نقاشی بر روی سنگ ها و بسیاری از سنگ نبشته های تصویری نظیر تصاویر شکار، پرورش حیوانات و اهلی کردن حیوانات وحشی، همگی نمونه تبلیغات تصویری از توانمندی های انسان اولیه بوده است.چنانچه انسان کنونی و هم عصر ما دیگر بار، باز به هزاران سال قبل رجوع کند بی شک به قدرت بیان اهداف و جلب اطرافیان گذشتگان پی می برد که فقط با زبان تصویر و تصویری بوده است، اما در زمان حال دیگر سطوح نوشتاری آن چنان که باید و شاید دیگر توان جلب توجه بینندگان را ندارد. زیرا فرصت کم است و حوصله ها کوتاه و وقت مطالعه کم. دنیای امروز توان خواندن خود را در سطح یک ورق زدن کاهش داده و باید بتوان در همان ساعت کوتاه پیام خود را رساند و این رسالت تصویر است که باید تاثیر خود را با کوتاه ترین زمان بگذارد و آری انسان امروز مجذوب تصویر است.عکاسی با پیدایش خود در سال ۱۸۱۶ تا به امروز هزار راه و بیراهه را آزموده ولی عکاسی تبلیغاتی که شاید جزو آغازین این فرآیند بوده ریشه دارترین قسمت این هنر است. ابتدایی ترین تصاویر، تصاویری است که زندگی مردم را به تصویر می کشد. کار یک کشاورز، فعالیت یک صنعتگر و حمله نظامی و... حاصل این نوع عکاسی را می توان در زمره عکس های مستند تبلیغاتی دانست.
این سبک خود آغاز رویکردی است که امروزه به هزاران شکل درآمده است که هر کدام دارای ابزار و فن خاص خود است. بیان اسم عکاسی تبلیغاتی برای هر شنونده ای یادآور تصاویری است بسیار ساده و کوتاه در ذهن. تصویر برچسب بر روی قوطی کنسرو. دونده ای بر روی جعبه کفش یا کودکی شاد بر روی جعبه خوراکی. ولی هر چه هست در هزاره سوم، تبلیغات و مخصوصا تبلیغات بصری، خود به ابزاری قدرتمند در جوامع بشری تبدیل شده است. در حال حاضر عکاسی تبلیغاتی و تصویر تبلیغاتی جای خود را در صفحات مهم مجلات یافته، پوسترهای آگهی های تبلیغاتی تمام شهرها را در زیر سیطره خود درآورده و خبر گشایش استودیوهای بزرگ و پر زرق و برق هر روز به گوش می رسد.
3
تبلیغات بصری حالا گام های خود را استوارتر می گذارد، چون یافته است که این فن حتی در جوامع اقتصادی که شریان یک ملت است نفوذ کرده و حتی جوامع سیاسی را تحت سلطه خود درآورده است.
و به همین خاطر آن چنان بزرگان ملل مختلف خود را در تیررس لنزها قرار می دهند که حتی به نتیجه کار هم فکر نمی کنند چون با تمام وجود به نتیجه این نوع تبلیغات اطمینان کامل دارند.
پس، از ابتدای بشریت از زمان پیدایش انسان غارنشین، تبلیغات تصویری به وضوح پدیدار بوده است.
تاریخچه عکاسی تبلیغاتی
پس ازپایان جنگ دوم جهانی نیمه غربی اروپای ویرانه که با کمک های مالی متفق قدرتمندش ایالات متحده رو به بازسازی عمومی می رفت اندک اندک چون ققنوسی از خاکستربرمی خواست وجانی تازه درکالبدش دمیده می شد. بازار تولید که کاملاَ بی رونق مانده بود. اروپای درمانده را به سوی مصرف گرایی کشاند. چرا که فروشگاه ها خالی بودند و شهروندان نیازمند اقلام روزمره . درنتیجه درسرتاسر اروپا بدل به بستری بی نظیر برای ارائه محصولات آمریکایی گردید . ودر این میان آنچه نقدینه ی بیشتری را راهی جیب کمپانی موفق می ساخت تبلیغات مناسب و تأثیرگذار بود. بی شک با حجم تخریب اروپا صورتی دردمند یافته بود. درنتیجه تبلیغاتی جذابتر به نظر می رسیدند که پررنگ و لعاب تر بودند.
در این سال ها عکاسی درمقام هنری مستقل شناخته می شد ومجله های بسیاری در سراسر اروپا و آمریکا به این هنر جوان اختصاص یافته بودند ، چه در سطح تکنیکی و چه به مثابه رسانه ای هنری . با پایان جنگ نخست تکنولوژی عکاسی روند روبه پیشرفت بی وقفه را پیش گرفته بود که پس از جنگ و تا پایان دهه 1930 انواع دوربین های تک لنزی انعکاسی ( SLR ) را به بازار روانه ساخت ، چنین امکاناتی سبب شد که استفاده از این رسانه گویا بسیار آسان تر ، ارزانتر وهمه گیر شود.
درسال 1947 امکان تازه ای پدید آمد که بسیار چنین روندی را تسریع نمود. دراین سال دکترادوین. اچ . لند در اتحادیه جامعه اپتیکی آمریکا دوربینی را ابداع کرد که عکس یک دقیقه ای می گرفت . و این تکنولوژی تا سال 1959 به سرعتی معادل 15 ثانیه رسید. سال های پس ازجنگ به دلایلی که برخی از آنها ذکر شد.
3
سال پیشرفت صنعت چاپ وبه اصطلاح دوران طلایی چاپ نامیده می شد. مجلات رنگی و مصور که با قیمت بسیار ارزان و درتیراژهای بسیار بالا ارائه می شد . همگان را به خرید محصولات و همچنین سفر وجهانگردی فرا می خواند . ازهمین رو دهه های 1940و 1950 را دوران مجله های گلاسه رنگی نیز می گویند .
فراتر از تبلیغات در سالهای پس از جنگ عکاسی مردم نگار مستند و خبری نیز خیزهای چشمگیری برداشت . برای مثال در سال 1947 عکاسان آزاد مستند و جنگ گروهی را تشکیل دادند با نام مگنوم . که نام آن همچنان معادل بهترین شکل عکاسی مستند وخبری است . درمجموع گستره ی وسیعی از سال های پس ازجنگ به عکاسی مستند گذشت هر چند هنرمندان مدرنیستی که در دوره جنگ مجال ارائه آثار هنرمندانه خود را نداشتند نیز فضایی یافتند تا به برگذاری نمایشگاه های هنری بپردازند. عکاسانی چون پیرسودر، مارتین مارتینک ، آنگوس مکبین ، امیلا مدکو!
درفاصله سال های 1945 تا 1965 چنان که گفته شد دوران رشد و شکوفایی آمریکا نامیده می شد . دورانی که شاید دیگر درتاریخ جهان برای هیچ حکومت سرمایه داری رخ ندهد . بدون شک شرکت های سرمایه دار اروپایی که درآن سال ها هنوز چیزی از سرمایه شان باقی مانده بود نیز راهی ایالات متحده شدند ،تا از رشد اقتصادی قاره دور افتاده بهره مند شوند ، بررسی هزینه های صرف شده در صنعت تبلیغات درفاصله سال های 40 تا 60 به سادگی به ما نشان می دهد که ابعاد ماجرا چقدر عظیم بود. تبلیغات چاپی موجود درمجلات و روزنامه ها از سال 1940 تا 1950 از مبلغ یک میلیارد دلار به 5/2 میلیارد دلار رسید و این رقم در سال 1960 با رشدی شگرف معادل 5/4 میلیارد دلار ثبت شده است که درمقایسه با سال 1935 رشدی 515 درصدی داشت . دوران اخیر دوران رشد سمت تازه ای در مطبوعات بود . این فرد یعنی مدیر هنری از اهمیت بسیاری برخوردار شد چرا که وظایفی چون کشف استعدادهای بالقوه ، بالفعل ساختن آن و تأیید و گسترش ایده های تبلیغاتی را برعهده داشت.
5
ویلیام برن باخ مدیر هنری برجسته آن سال ها در سال 1947 چنین می گوید: « تبلیغات دراصل متقاعد کنندگی است و متقاعد کنندگی نمی تواند یک علم باشد ، بلکه هنر است . » عکس های سال های پس ازجنگ همواره با شعاری سیاسی همراه بودند که با روحیه سیاسی اجتماعی همان سال ها تدوین می شد . شعارهایی اغلب بر اساس سیاست های جنگ سرد . با آنکه تأکید بر ساخت هنرمندانه عکاسی بسیار بیشتر از سال های 20 و 30 بود لیکن شکل تازه ای از هنر را در نظرمی آورد که برخوردار از دستور زبانی مشخص و توانایی بیانگری بود والتر نورنبرگ عکاس تبلیغاتی در سال 1940 چنین نوشته است : « عکس تبلیغاتی باید ایده داده شده را به فرمی ملموس ترجمه کند – آن چنان که برای بیننده کاملاٌ آشکار باشد و نمایانگر موضوع مورد فروش . »
وی چنین ادامه می دهد : « این مسئله به شکلی تلویحی بیانگر چهار ملاحظه مهم است ، نخست اینکه نباید تجربه حسی را با ادراک رومانتیک اشتباه گرفت . گاهی چنین چیزی رخ می دهد چرا که رمانتیسم باعث می شود تجربیات حسی برای متوسط مردم راحتتر قابل درک باشد و دوم آنکه بیان را نباید با توضیح اشتباه گرفت . توضیح دادن به معنای تبیین نمودن است . لیکن بیان کردن به معنای قابل درک نمودن تجربیاتی شخصی است . این بدان معناست که عکاس – اگر هنرمند باشد – باید از جزئیات پنهانی که می خواهد نشان دهد آگاه باشد و آن را برای نظاره گر بیان کند. به طوری که بیننده موضوع عکس را به همان شکل بفهمند وحس کند .
سوم این که واکنش مردم به یک اثر هنری غیرقابل محاسبه است و رویدادی از پیش تعیین شده وجود ندارد.
چهارم ، در اثرهنری فرم و محتوا همچون یک واحد یگانه در می آید و چنان به هم پیوسته اند که غیرقابل تفکیک می شوند . فرم بخشی ذاتی از بیان هنری است . » چنین ایده ای که ریشه هایش از دهه های 1930 اندک اندک تا سال های دهه ی 1960 بر این باور تأکید داشتند که مضمون یک آگهی تبلیغاتی سبب ترغیب مشتری به خرید می شود و نه فرم آگهی و همین تغییر نگرش سبب توجه بسیاری در رابطه میان متن و تصویر موجود در آگهی شد چرا که بر مبنای تجربه عمومی ، مخاطب در مواجهه با آگهی شامل عکس و متن ابتدا نگاهی گذرا به عکس می اندازد سپس متن را می خواند و درنهایت با دقتی بیشتر به تصویر باز می گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخچه عکاسی :
سالها قبل از اینکه عکاسی اختراع شود اساس کار دوربین عکاسی وجود داشت. یک دانشمند مسلمان به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری / یازدهم میلادی وسیله ای را به نام جعبه تاریک در مشاهده کسوف استفاده کرده بود.اتاقک تاریک، عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنه ای ریز، وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتا واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکیل شود.
این وسیله، طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت. لئوناردو داوینچی نقاش و نابغه قرن شانزدهم، در یادداشتهای خود خواص اتاقک تاریک را شرح داده است. هم چنین وی آن را کامرا آبسکورا (Camera Obscura) و روزنه ریز آن را نیز پین هول (Pine Hole) نامید.
این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظره ها و ملاحضه دورنمایی صحیح استفاده می کردند، به این ترتیب که کاغذی را بر روی سطح مقابل روزنه قرار می دادند و تصویر شکل گرفته را ترسیم می کردند.
این تصاویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بود.
در حدود سال ۱۵۰۵ میلادی نیز ژرم کاردان (Jerome Cardan) ریاضی دان ایتالیایی یک عدسی محدب بر روزنه اتاقک تاریک نصب کرد، این کار باعث شد تا تصویر وضوح بیشتری پیدا کند.
اما سیاه شدن املاح نقره در اثر تابش نور به وسیله شیمیدان آلمانی ، شولتز(Schulze) وبه طور اتفاقی کشف شد. ماجرا از این قرار بود که روزی وقتی شولتز وارد آزمایشگاه شد، متوجه شد برگ درختی بر روی کاغذی که به نیترات نقره و آهک آغشته بود افتاده، بعد از اینکه برگ را از روی کاغذ برداشت متوجه شد که قسمتی که برگ روی آن بوده مثل سایر بخش های کاغذ سیاه نشده است.
این پدیده باعث آغاز فعالیتهای جدیدی برای شناسایی مواد حساس به نور شد.
و اینکه در سال ۱۸۱۹ سرجان هرشل(Sir John Fedric William Herschel) انگلیسی محلول ثبوت را کشف کرد. ماده ای که هرشل به عنوان ماده ثابت کننده تصویر معرفی کرد هیپوسولفیت دوسود نام داشت. کار مهم دیگری که هرشل انجام داد به کاربردن الفاظ منفی (Negative) و مثبت (Positive) درمورد تصاویر بود.
تا اینکه سرانجام بین سالهای ۱۸۲۲ و ۱۸۲۶ یک مخترع فرانسوی به نام نیسفور نی یپس (Joseph Nicephore Niepce) توانست اولین عکس دنیا را ثبت کند.
وی این عکس را در املاک شخصی خود واقغ در دهکده ای به نام سن لودووارن در چند کیلومتری شالن سورسن تهیه کرد.
نی یپس در واقع برای اولین بار مواد حساس را در اتاقک تاریک به کار برد. عکسی که وی تهیه کرد حدود ۸ ساعت بوسیله خورشید نور دیده بود. وی این روش را هلیوگرافی (Heliography) یا ترسیم بوسیله خورشید نامید.
نی یپس در سال ۱۸۲۹ با یک فرانسوی دیگر به نام لویی ژاک مانده داگر (Louis Jacques Mande Daguerre) آشنا شد. اگر نقاش مرفه و صاحب گالری در پاریس بود و ضمنا تجربه های با ارزشی نیز در زمینه عدسیها و جعبه تاریک داشت.
پس از مرگ نی ئپس ، داگر کار وی را ادامه داد و او پس از چند سال روشی را ابداع کرد که آن را (داگرئوتیپ) نامید.
داگر و نی پپس:
سالها بعد کلمه فتوگرافی که بوسیله سرجان هرشل و از ترکیب دو کلمه یونانی فتوس (Photo) به معنی نور و گرافوس (graphein) به معنای رسم کردن ابداع شده بود جای آن را گرفت.
در آن زمان عکاسی برای مردم سحر و جادو تلقی می شد تا جایی که تصاویر به دست آمده را آینه حافظه دار نامیده بودند.
در سال 1838 شیمیدان انگلیسی به نام ویلیام هنری فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) با تهیه تصویر نگاتیو در ابعاد کوچکتر ، بزرگسازی تصویر و به دست آوردن تصویر پوزتیو یا مثبت دو مرحله اصلی را در ظهور عکس تکمیل کرد.
قبل از این عکاسان مجبور بودند سطح حساس را به اندازه شی مورد نظر بسازند. ( فرض کنید اگر قرار بود از یک فیل عکس بگیرند چه دوربینی با چه اندازه ای می خواستند!!)