لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تاریخچه حجاب
اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان عضی ملل حجاب وجود داشته است . تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران استان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است .
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد : . " اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد " .
علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه بعدا شرح خواهیم داد بسی سختتر و مشکلتر بوده است .
در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم میگوید :
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند . . . " .
آنگاه چنین میگوید :
" پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد . زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار
میرود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که
2
آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد . . . "
چنانکه ملاحظه میفرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است . در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا میشده است .
اما اینکه میگوید : " و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار میرود " منظورش چیست ؟ . آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات
خشنی است که درباره زن حائض اجرا میشود ؟ ! همه میدانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشهنشینی شود و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است .
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده میشود یعنی هم مدعی است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیری آنان مؤثر بوده است در جلد 11 صفحه 112 ( ترجمه فارسی ) میگوید : .
" ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود . عربان از دلفریبی زن بیم داشتند
4
و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافی میکردند . عمر به قوم خود میگفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان رفتار کنند . ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات میکردند و در کوچهها پهلو به پهلوی میرفتند و در مسجد با هم نماز میکردند .
حجاب و خواجهداری در ایام ولید دوم ( 126 - 127 هجری ) معمول شد . گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند " .
در صفحه 111 میگوید : .
" پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود ، اما بعضی عربان این دستور را ندیده میگرفتند . همه طبقات زیورهائی داشتند . زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ میآراستند ، موی خود را به زیبائی دسته میکردند یا به دو طرف سر میریختند ، یا به دستهها بافته به پشت سر میآویختند و گاهی اوقات با رشتههای سیاه ابریشم نمایش آنرا
بیشتر میکردند . غالبا خود را به جواهر و گل میآراستند . پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب میپوشیدند . از آن پس این عادت همچنان رواج بود " .
ویل دورانت در جلد 10 " تاریخ تمدن " صفحه 233 راجع به ایرانیان باستان میگوید : .
" داشتن متعه بلامانع بود . این متعهها مانند معشوقههای یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند ، اما زنان قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری میشدند . این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد " .
ویل دورانت طوری سخن میگوید که گوئی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری درباره پوشیدگی در زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد میکردهاند . و حال آنکه قطعا چنین نیست . تاریخ قطعی برخلاف آن شهادت میدهد . بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف میکند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد . عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش میکرد
5
:
" مرحبا به زنان انصار ، همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید . سر خود را با روسریهای مشکلی میپوشیدند . گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است " ( 1 ) .
در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همین مطلب را از امسلمه نقل میکند با این تفاوت که امسلمه میگوید :
" پس از آنکه آیه سوره احزاب (یدنین علیهن من جلابیبهن ») نازل شد ، زنان انصار چنین کردند " .
" کنت گوبینو " در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانی ، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند . او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است . مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت میگذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان میکرد زیرا اگر معلوم میشد که چنین خانم خوشگلی در خانهاش هست دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش هم نبود .
" جواهر لعل نهرو " نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد . در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان " جلد اول صفحه 328 ضمن ستایش از تمدن اسلامی ، به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره میکند و از آنجمله میگوید : .
" یک تغییر بزرگ و تأسفآور نیز تدریجا روی نمود و آن در وضع زنان بود . در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت . زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمیکردند بلکه در اماکن عمومی حضور مییافتند ، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه میرفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه میپرداختند . اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجود داشت اقتباس کردند . عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند . اما خودشان هم گرفتار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخچه رنگرزی
رنگ و رنگرزی نه تنها در ایران بلکه در هند و چین و مصر دارای پیشینه ای بس طولانی است. رنگرزی در ایران سابقه ای دیرینه دارد. پیش از اسلام به خصوص در دوره ساسانی، رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. اما از آنجا که معمولاً رنگرزی بر موادی انجام می گیرد که از مواد آلی فساد پذیر تشکیل شده اند، آثار بازمانده از گذشته دور بسیار اندک است، خوشبختانه در پرتو دستاوردهای جدید باستان شناسی و نیز با بررسی آثار مکتوب معلوم شده است که پیش از اسلام جامعه ایران دارای سنت پیشرفته بافت قالی و نساجی بوده است. کهن ترین اثر گره دار پیدا شده که تا به حال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور «رودنکو» در کناره های مغولستان، در ناحیه ای بنام «پازیریک» کشف شده است. در حاشیه این فرش نقش تعداد زیادی اسب به چشم می خورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شده است.
«گزنفون» مورخ یونانی به کارگاههای قالیبافی شاهان هخامنشی در شهر «سارد» در حدود چهار صد سال پیش از میلاد اشاره می کند. این هنر در دوران های بعدی نیزادامه پیدا کرده است. در کتاب «زین الاخبار گردیزی» داستانی نقل می شود به این مضمون: «دیوان را فرمود تا کانها کندند و جوهرهایی بیرون آوردند و به دریا رفتند و گوهرها برآوردند و این عمل با مردمان بیاموختند و جامه ها رنگ فرمود کردن.» از نمونه های فرش ساسانی که متأسفانه باحمله اعراب از میان رفت ولی ذکر آن در بسیاری از کتب از جمله «تاریخ طبری» آمده، فرش بهارستان است. طبری درباره آن می گوید: «... بساطی بافتند از دیبا. به زمستان بازکردندی بدان وقت که هیچ جا گل شکفته نبودی و به جهان اندر سبزی نبودی و آن بساط را گرداگرد کنارش همه به زمرد و زبرجد سبز بافته ...»
سیروس پرهام معتقد است که «پیش از اسلام حداقل سه منطقه وسیع فرشبافی در فارس وجود داشته ... منطقه اول و ظاهراً پر رونق ناحیه دارابگرد ... فسا و جهرم بود. ناحیه دوم کوه بیشابور که تا حاشیه ارجان و سرزمین لرنشین کهکیلویه امتداد داشت و شاپور و کازرون و توج و شهر گمشده غندجان شهرهای عمده آن بوده که هر دو ناحیه از آبادترین و پر نعمت ترین مراکز تمدن ساسانی بوده اند. منطقه یا ناحیه سوم بوانات و قونقری که دژ خرمه در آن بوده است.»
از دلایل دیگری که وجود سنت پیشرفته رنگرزی را در دوران ساسانی ثابت می کند رونق و توسعه منسوجات در این عصر است. زیرا رنگرزی یکی از صنایع وابسته به نساجی است.
ایرانیان در دوره ساسانی در بافت منسوجات به ویژه منسوجات ابریشمی به حدی از مهارت رسیده بودند که تجارت ابریشم را بین چین و مغرب زمین در اختیار گرفته بودند و دستگاههای بافندگی ابریشم ایجاد کردند، که به زودی در تمام خاورمیانه شهرت و رواج یافت و بسیاری از این پارچه ها در کلیساهای اروپا باقی مانده که بطور قطع متعلق به دوران ساسانی است و در همان زمان به بیزانس و روم فرستاده شد. شیوه ساسانیان در به کارگیری رنگها با شیوه بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای به کار رفته یکی است، ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدل تر است و هنرمندانه تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شده اند.
بسیاری از نمونه ها یک رنگ بوده و رنگی مثل آبی را برای زمینه سفید ابریشم در نظر
گرفته اند، یا اینکه نقش را با ابریشم بدون رنگ در کنار زمینه قرمز رنگ بافته اند و یا دو رنگ برای زمینه سفید به کار برده اند: قرمز و سیاه و یا آبی پر رنگ و سبز.
ایران که بین چین (مملکت عمل آورنده ابریشم) و روم (بزرگترین مصرف کننده منسوجات ابریشمی) واقع بود به صورت کشور ترانزیت ابریشم خام و ابریشم کار شده درآمد. پادشاهان ساسانی که متمایل به توسعه این فن در کشور خود بودند، در تعقیب فتوحات خود در سوریه دسته های بزرگ نساجان را از سوریه به ایالات ایران و به خصوص خوزستان کوچاندند.
متأسفانه اولین آثاری که از دوران اسلامی به جا مانده و مربوط به ایران است. به بعد از قرن نهم هجری قمری اختصاص دارد و برای بررسی آثار قبل از آن باید متوسل به آثار مکتوب شد. استاد سعید نفیسی در کتاب «محیط زندگی و آثار رودکی» که از شاعران قرون اولیه اسلامی است، می نویسد: «در شهر بخارا استادان مخصوص برای بافتن شادروان (نوعی چادر) بودند و از هر شهری بازرگانان به بخارا می آمدند و شادروان و .... می بردند و تا شام و روم این کالا میرفت و در همه جای خراسان که این ها را می بافتند به خوبی بخارا نمی شد و بازرگانان خراسان همه از آن جامه می پوشیدند و آن را سرخ و سفید و سبز می بافتند. »
در کتاب «جغرافیای تاریخی لسترنج» نوشته شده: «پارچه های بافته شده از ابریشم خام، سفره دستمال و پرده های قلابدوزی مخصوصاً به رنگهای پر طاووسی، آبی رنگ و سبز در میان گلابتون در فسا بافته می شد.»
علاوه بر این شواهد تاریخی دو نمونه از پارچه های ابریشمی در موزه، «متروپولتین» نیویورک موجود است که یکی دارای یک جفت اردک در دایره و دیگری دارای تصویر یک جفت اسب در دایره ات که در اطراف آن شکل پرنده کشیده شده است. این دو قطعه دارای رنگهای سبز، زرد، سفید، بنفش روی زمینه قرمز است.
قطعاتی از پارچه های بافت ایران نیز در دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست آمده که از حیث اسلوب و رنگ آمیزی شبیه به منسوجات ساسانی است. مرکز عمده این بافندگی را مغرب ایران و خراسان مثل مرو و نیشابور دانسته اند که به احتمال زیاد کارگاههای رنگرزی در کنار کارگاههای بافت واقع شده بود.
با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص نساجی رونق فراوانی پیدا کرد. یک نمونه از بافته های دوره سلجوقی که در موزه « متروپولتین» موجود است دارای اشکالی به رنگ پرتقالی و قهوه ای است و قطعه ای دیگر به رنگ سبز و سفید است. فرش یا زیر اندازی که متعلق به حکومت سلاجقه در ایران باشد تاکنون به دست نیامده ولی کاملاً مسلم است که مردم ایران با پیشینه ای که در این هنر داشته اند در این زمان نیز فعال بوده اند. به خصوص نمونه هایی که در نقاشی های دوره تیموری و مغولی به تصویر آمده مؤید این نکته است. پس از دوران سلطه مغولان، در دوره تیموریان صنعتگران و هنرمندان به علت تمایل سفارش دهندگان به اسلوب و طرحهای چینی شروع به تقلید از این منسوجات کردند.
دوره صفویه اوج ترقی صنایع نساجی و قالی بافی است و خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست. شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیری در قطعات به دست آمده به چشم میخورد. در این دوران زری بافی از رواج بسیاری برخوردار شد. به کار بردن زمینه های الوان که در روی آن نقوش با نخهای طلا و نقره به تصویر می آید، همچنین به کار گرفتن طرحهای مناسب که بیشتر موضوعات ادبی و مناظر رزمی و بزمی بود و نیز استفاده از رنگهای گیاهی که هنوز درخشندگی و ثبات خود را حفظ کرده اند، از ویژگیهای منسوجات این دوران است.
در زمان قاجارورود صنایع خارجی به ایران و به ویژه ورود پارچه های فرنگی و ارزان روسی سبب رکود صنایع و هنرهای ایرانی شد و بسیای از کارگاههای پارچه بافی برچیده شد و تعداد معدود برجامانده نیز مشتریان خود را کم و بیش از دست داد.
در دوران پهلوی نیز راه اندازی کارخانجات نساجی در شهرهایی مثل اصفهان، کاشان و ... باعث ورشکستگی کلی کارگاههای نساجی شد و هنرمندان آن به صورت کارگران عادی کارخانه ها درآمدند وتعدادی معدود نیز به عنوان نمونه های موزه ای در اختیار هنرستانها و دیگر سازمان های فرهنگی و هنری قرار گرفتند.
در این میان رنگرزان همگی به رنگی برای فرش و گلیم و دیگر زیر اندازها رو آوردند، ولی به تدریج با ورود رنگهای شیمیایی آنان به خاطر قیمت ارزان مواد و سادگی شیوه رنگرزی، رنگهای طبیعی را کنار گذاشتند، پس از مدتی حدود 50 سال اکنون رنگرزان دیگر مواد رنگزای طبیعی را نمی شناسند.
شـاید بـرای شـما اتفاق افتاده باشد که دوستتان را دیده باشید که پیراهنی صورتی به تن کرده و توسط اطرافیان مورد تحسـین، تـمجـید و تـوجه فـراوان قـرار گرفته باشد. شما نیز به تبـع او تصـمیـم گرفتـیـد کـه پیراهنی به همان رنگ تهیـه کـرده و بـر تن کنید. اما بعد از اینکار مورد تمسخر و ریشخـنـد دیـگــران قــرار گرفته و همان نگاههای پیشین نیز از شما برگردانـده شـد و در نتیجه آنها را از تن درآورده و لباسهای مشکی، آبی و خاکستری قبلی خود را پوشیدید. اگر می خواهید بدانید که چرا آن پیراهن صورتی مناسب شمـا نبود و چرا این به آن معنا نـیست که دیـگر نـباید لـباسهای رنـگی بپوشید، به ادامـه مقاله توجه کنید. رنـگ پوست شـما چه تیره باشد،چه روشن وچه درمیان این دو،میتوانید رنگی مناسب برای لباس خود انتخاب نمایید.
پوستهای تیره
افراد تیره پوست معمولا دارای چشمان و موهای مشکی یا قهوهای تیره می باشند که در این صورت باید لباسی را انتخاب کرد که با رنگـهای تـیره مـغایرت داشـتـه بـاشـد. این مغایرت چهره را از یکنواختی بیرون آورده و باعث جذابیت بیشتر می گردد.
رنگهای مناسب برای این گروه
صورتی
سفید
خاکی
آبی ملایم
طوسی روشن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 71 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
هدف از این نوشته ،توضیح نظریه اصلی برای کار در ساختار جاده و فعالیت های مربوط می باشد . به علاوه نمونه هایی از کار برد های عملی نظریه پایه هم بیان می شود . توجه می شود که این متن میزان خاصی برای اشخاص باشد که برای NVQ و BTECوند و همچنین تحت آموزش های ،انجام تحقیقات بیشتر در مهندسی متمدن قرار می گیرند . محتوای متن برای دانشجویان و مهندسانی که در جستجوی موفقیت های مهندسین تکنسین یا به کار بردن افراد دارای امتیاز هستند مفید خواهد بود .آن هایی که در جستجوی مهارت های ساختاری معتبر توسط NVQ هستند این کتاب برایشان ارزش فوق العادهای خواهد داشت .
کار جاده :نظری وعلمی فاصله میان طرح و تکنیک های ساختاری را پر می کند و یک مقدمه شکل گیری و قابل توجهی را با تنوع بالایی از ساختار و کار اصولی مهیا می کند که حالت کار جاده را می سازد . چاپ پنجم به روز شده است و شامل استاندارد های اروپایی برای تعریف وضعیت ها و تغییراتدر جزییات و تکنولوژی می باشد . نویسندگان امیدوارند که بتوانند تشکر و قدردانی خودشان را به تمام مهندسین ،دانشجویان و دوستانی که به نحوی زمان و دانش شان را در پیشرفت پیشنهادات اراته دادند مخصوصا برای تعیین دیدگاهمان ابراز دارند . قدر دانی های مخصوص
David Fanthorbوری مواد و آزمایشاتcarillion,engineer,andy hurrock برای تولید ترسیم هایی از مدیریت ترافیک با استفاده از(cone 0/7) اختصاص داده می شود .
Peter Kendrick
Malcolm cospon
Steve Beresford
Paul mccormick
توسعه بزرگراه
مقدمه :سیستم های جاده اولیه
نیاز به جاده ها ناشی از اختراع چرخ در حدود 5000 سال پیش می باشد ،احتمالا منشا آن در سامورایی (سومری ها )می باشد (3000سال قبل از میلاد )در بریتانیا تاریخ نخستین چرخها به عصر برونزبر میگردد بعضی مطالب خلاصه در مورد جاده های اولیه در قسمت های مختلف جهان مثل عنوان های زیر آمده است :
تمدن چینی
یکی از نخستین و بهترین جاده های شناخته شده جاده ابریشم چین میباشد که تاریخ آن به 2600سال قبل از میلاد بر میگردد چینی ها رمز بافتن ابریشم را کشف کردند و این ماده قیمتی را توسط جاده به هند فرستادند و با دندانهای عاج بر گشتند
ط: امپراطوری پارس
این یک سازمان تجاری بزرگ بود ،ابریشم از چین وارد میشود و دوباره به اروپا د ر طول جاده هایی که ساخته بودند صادر می شد 0آنها همچنین از چینی ها ظروف چینی و لوازم چوبی گران قیمت می خریدند
بریتانیا 2500سال قبل از میلاد
یک نوع جاده کشف شده بود :این راه هایsomerset peat bogs به glastonburyتاریخش به 2500سال قبل از میلاد برمی گردد.berkshire rideway برای آوردن محور های سنگ چخماق اسلحه ها ازgrimes graves درnorfolk بالای chilternو plain salisburyوberkshire بهstonehenge استفاده می شود .
(d)اروپا
در کشورهای کوچک جاده هایی شبیه به یافت شده اند و همان نوع از جاده موجود در روستا های سویسlakeside و عرضpangola swamps در مجارستان وجود دارد .
هندوستان
تمدن آغازین آنها در اطرافindus valley جائیکه باستان شناسان در 1922جاده هایی را کشف کردند که از خشت و آجر ساخته شده بودند و در سطح مناسبی سیستم های لوله گذاری آب شده بودند .
مصر و بین النهرین
در خاور میانه و در زمان حدود 1100سال قبل از میلاد سوریه جاده جدیدی را از میان کو هها به بین النهرین شمالی ساخت . خیابان های با آسفالت و خشت پوشیده شده در شهر های ninevehوbabylon کشف شده اند . مصریان جاده هایی را ساختند که به وسیله آن سنگ های مورد نیاز برای ساختن اهرام را با درشکه یا گاری حمل می کردند .
بریتانیای کبیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تاریخچه خوردگی
بدترین خوردگی که برای فلزات کار گذاشته شده در خاک بوجود می آید . در محل هایی است که جریان های الکتریکی سرگردان وجود دارد . چون مقاومت ویژه خاک ها حتی وقتی دارای آب باشند زیاد است . بنابراین جریان های الکتریکی داخل زمین از طریق فلزات کارگذاشته شده درخاک که مقاومت کمی دارند عبور خواهد کرد . جریان سرگردان زمانی می تواند موجب خوردگی لوله گردد که از یک قسمت از لوله وارد واز قسمت دیگر آن تخلیه شود و در حقیقت مدار جریان کامل گردد . نقطه ورود جریان سرگردان کاتد و نقطه خروجی، آند پیل خوردگی خواهد گردید . از منابع ایجاد جریان سرگردان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
وجود سیستم حفاظت کاتدی در لوله های مجاور لوله مورد تهاجم
استفاده از جریان مستقیم در عملیات حفاری
عملیات جوشکاری با استفاده از جریان مستقیم
سیستم های قطار برقی زیر زمینی و نظایر آنها و همچنین میدان مغناطیسی زمین در اطراف لوله تهاجم نیز تاثیر گذاشته و اختلال ایجاد می کند.
جریان های سرگردان در 3 دسته طبقه بندی می شوند:
1- جریان های مستقیم
2- جریان های متناوب
3- جریان های تلوریک ( Telluric )
خوردگی فلزات
خوردگی ، ( Corrosion ) ، اثر تخریبی محیط بر فلزات و آلیاژها میباشد. خوردگی ، پدیدهای خودبهخودی است و همه مردم در زندگی روزمره خود ، از بدو پیدایش فلزات با آن روبرو
3
هستند. در اثر پدیده خودبهخودی ، فلز از درجه اکسیداسیون صفر تبدیل به گونهای با درجه اکسیداسیون بالا میشود.
M ------> M+n + ne
در واقع واکنش اصلی در انهدام فلزات ، عبارت از اکسیداسیون فلز است.
تخریب فلزات با عوامل غیر خوردگی
فلزات در اثر اصطکاک ، سایش و نیروهای وارده دچار تخریب میشوند که تحت عنوان خوردگی مورد نظر ما نیست.
فرایند خودبهخودی و فرایند غیرخودبهخودی
خوردگی یک فرایند خودبخودی است، یعنی به زبان ترمودینامیکی در جهتی پیش میرود که به حالت پایدار برسد. البته M+n میتواند به حالتهای مختلف گونههای فلزی با اجزای مختلف ظاهر شود. اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم، زنگ میزند که یک نوع خوردگی و پدیدهای خودبهخودی است. انواع مواد هیدروکسیدی و اکسیدی نیز میتوانند محصولات جامد خوردگی باشند که همگی گونه فلزی هستند. پس در اثر خوردگی فلزات در یک محیط که پدیدهای خودبهخودی است، اشکال مختلف آن ظاهر میشود.
بندرت میتوان فلز را بصورت فلزی و عنصری در محیط پیدا کرد و اغلب بصورت ترکیب در کانیها و بصورت کلریدها و سولفیدها و غیره یافت میشوند و ما آنها را بازیابی میکنیم. به عبارت دیگر ، با استفاده از روشهای مختلف ، فلزات را از آن ترکیبات خارج میکنند. یکی از این روشها ، روش احیای فلزات است. بعنوان مثال ، برای بازیابی مس از ترکیبات آن ، فلز را بصورت سولفات مس از ترکیبات آن خارج میکنیم یا اینکه آلومینیوم موجود در طبیعت را با روشهای شیمیایی تبدیل به اکسید آلومینیوم میکنند و سپس با
3
روشهای الکترولیز میتوانند آن را احیا کنند.
برای تمام این روشها ، نیاز به صرف انرژی است که یک روش و فرایند غیرخودبهخودی است و یک فرایند غیرخودبهخودی هزینه و مواد ویژهای نیاز دارد. از طرف دیگر ، هر فرایند غیر خودبهخودی درصدد است که به حالت اولیه خود بازگردد، چرا که بازگشت به حالت اولیه یک مسیر خودبهخودی است. پس فلزات استخراج شده میل دارند به ذات اصلی خود باز گردند.
در جامعه منابع فلزات محدود است و مسیر برگشت طوری نیست که دوباره آنها را بازگرداند. وقتی فلزی را در اسید حل میکنیم و یا در و پنجره دچار خوردگی میشوند، دیگر قابل بازیابی نیستند. پس خوردگی یک پدیده مضر و ضربه زننده به اقتصاد است.
جنبههای اقتصادی فرایند خوردگی
برآوردی که در مورد ضررهای خوردگی انجام گرفته، نشان میدهد سالانه هزینه تحمیل شده از سوی خوردگی ، بالغ بر 5 میلیارد دلار است. بیشترین ضررهای خوردگی ، هزینههایی است که برای جلوگیری از خوردگی تحمیل میشود.
پوششهای رنگها و جلاها
سادهترین راه مبارزه با خوردگی ، اعمال یک لایه رنگ است. با استفاده از رنگها بصورت آستر و رویه ، میتوان ارتباط فلزات را با محیط تا اندازهای قطع کرد و در نتیجه موجب محافظت تاسیسات فلزی شد. به روشهای سادهای میتوان رنگها را بروی فلزات ثابت کرد که میتوان روش پاششی را نام برد. به کمک روشهای رنگدهی ، میتوان ضخامت معینی از رنگها را روی تاسیسات فلزی قرار داد.
آخرین پدیده در صنایع رنگ سازی ساخت رنگهای الکتروستاتیک است که به میدان الکتریکی پاسخ میدهند و به این ترتیب میتوان از پراکندگی و تلف شدن رنگ جلوگیری کرد.
4
پوششهای فسفاتی و کروماتی
این پوششها که پوششهای تبدیلی نامیده میشوند، پوششهایی هستند که از خود فلز ایجاد میشوند. فسفاتها و کروماتها نامحلولاند. با استفاده از محلولهای معینی مثل اسید سولفوریک با مقدار معینی از نمکهای فسفات ، قسمت سطحی قطعات فلزی را تبدیل به فسفات یا کرومات آن فلز میکنند و در نتیجه ، به سطح قطعه فلز چسبیده و بعنوان پوششهای محافظ در محیطهای خنثی میتوانند کارایی داشته باشند.
این پوششها بیشتر به این دلیل فراهم میشوند که از روی آنها بتوان پوششهای رنگ را بر روی قطعات فلزی بکار برد. پس پوششهای فسفاتی ، کروماتی ، بعنوان آستر نیز در قطعات صنعتی میتوانند عمل کنند؛ چرا که وجود این پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکمتر میسازد. رنگ کم و بیش دارای تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمیتواند از خوردگی جلوگیری کند.
پوششهای اکسید فلزات
اکسید برخی فلزات بر روی خود فلزات ، از خوردگی جلوگیری میکند. بعنوان مثال ، میتوان تحت عوامل کنترل شده ، لایهای از اکسید آلومینیوم بر روی آلومینیوم نشاند. اکسید آلومینیوم رنگ خوبی دارد و اکسید آن به سطح فلز میچسبد و باعث میشود که اتمسفر به آن اثر نکرده و مقاومت خوبی در مقابل خوردگی داشته باشد. همچنین اکسید آلومینیوم رنگپذیر است و میتوان با الکترولیز و غوطهوری ، آن را رنگ کرد. اکسید آلومینیوم دارای تخلخل و حفرههای شش وجهی است که با الکترولیز ، رنگ در این حفرهها قرار میگیرد.
همچنین با پدیده الکترولیز ، آهن را به اکسید آهن سیاه رنگ (البته بصورت کنترل شده) تبدیل میکنند که مقاوم در برابر خوردگی است که به آن "سیاهکاری آهن یا فولاد" میگویند که در قطعات یدکی ماشین دیده میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مروری گذرا بر تاریخچه تلویزیون دیجیتال و مزایای آن
1- سخن آغازین
«تلویزیون دیجیتال» عبارتی ست که در چند سال اخیر در مجامع کارشناسی جهانی و سمینارهای تخصصی در حوزه های مخابرات و پخش تلویزیونی در سطحی گسترده مطرح شده است، اما این عبارت واقعا چیست و اشاره به کدام فن آوری دارد؟ این تلویزیون چه تفاوت مهمی با تلویزیون موجود فعلی (آنالوگ) دارد؟ چه نیازی برای حرکت به سمت آن احساس می شود؟ آیا واقعاً برای ما یک مفهوم بدیع و ناشناخته است؟ راستی، آیا تا کنون تصاویر دریافتی از گیرنده های ماهواره ای دیجیتال را بر صفحه ی تلویزیون های خانگی دیده اید؟ میزان شفافیت، وضوح، خالی از نویز و برفک بودن این تصاویر چه قدر رضایت بخش است؟ به راستی رمز رسیدن به این درجه از کیفیت تصویری چیست؟ این ها سؤالاتی هستند که امیدواریم در صفحات بعدی به آن ها پاسخ مناسبی داده شود.
شصت سال پس از تولد و معرفی تلویزیون آنالوگ (در ابتدا سیاه و سفید) و سی سال پس از تولد و ظهور رنگ در تصاویر تلویزیونی، «تلویزیون» در آستانه ی یک مهاجرت و حرکت بنیادی قرار گرفت : گذار و انتقال از تلویزیون آنالوگ به تلویزیون دیجیتال.
اما چرا دیجیتال را انتخاب کرده ایم؟ شاید این سیر تکاملی و جایگزین شدن تلویزیون دیجیتال به جای آنالوگ، یادآور تکراری باشد که در برخی از رویدادهای تاریخ رخ می دهد! هنگامی که یونانیان باستان به رهبری اسکندر بر مصر مسلط شدند، به تدریج زبان و الفبای یونانی جایگزین زبان مصر باستان گشت و از سویی زبان هیروگیلف ناپدید شد. تنها پس از کشفیات و حفاری های باستان شناسی دو هزار سال بعد (در سال 1799) این خط باستانی مجدداً آشکار شد. یک پاسخ احتمالی برای علت ناپدید شدن آن شاید این باشد : در حالی که در خط و نگارش مصر باستان از هفتصد نشانه ی نمادین متفاوت برای بیان مفاهیم استفاده می شد، نگارش یونانی بر مبنای الف با شکل گرفته بود. به عبارتی، استفاده از تعدادی نماد محدود و معین که وظیفه ی بیان تمام مفاهیم زبانی را بر عهده دارند.
سیستم آنالوگ درواقع نوعی هیروگلیف الکترونیکی است! برای مثال، یک شکل موج جریان الکتریکی متناظر با یک موج صوتی ست و با تغییر فشار صوتی، شکل موج نیز کاملا دگرگون خواهد شد. در مقابل، سیستم دیجیتال از امتیاز استفاده از کدهای سمبولیک دقیق (نظیر حروف الفبا) برای نمایش هر کدام از شکل موج های متغیر تصویر و صدای آنالوگ (نظیر شکل های هیروگلیف) بهره می برد. طبیعتاً هنگامی که ارسال اطلاعات از فرستنده یا کدکننده، با تعداد سمبل های محدود و معین انجام شود، در صورت بروز خطا در سیگنال، گیرنده یا کدگشا باز هم می تواند به کار خود ادامه دهد، به ویژه چنانچه از ابتدا کدهای ویژه ای به همراه سیگنال اصلی ارسل گردند، گیرنده
می تواند خطا را کشف و حتی تصحیح کند. برای مثال، در یک گیرنده ی تلویزیون آنالوگ، چنانچه به دلیل جرقه های موتور یک اتومبیل یک جریان پالسی مزاحم در سیگنال دریافتی از آنتن تداخل کند، چون گیرنده ی آنالوگ قادر به شناخت و جداسازی این قبیل سیگنال های ناخواسته از سیگنال دریافتی نیست، پالس های تداخلی به صورت نقاط پراکنده ی سیاه و سفید بر صفحه ی لامپ تصویر ظاهر می شوند. در حالی که در پردازش دیجیتال، امکان شناخت سیگنال های ناخواسته و حذف خطای مزاحم وجود دارد و به همین دلیل تصاویر دریافتی شفاف تر و خالی از نویز هستند.
در شرایطی که جهان وارد قرن بیست و یکم شده، تلویزیون دیجیتال یکی از اجزاء مهم بزرگ راه های اطلاعاتی برشمرده می شود. زیرا این فن آوری، قابلیت ارسال مقادیر فراوانی از اطلاعات را به بیشترین تعداد کاربر با هزینه ی کم داراست. تلویزیون دیجیتال، با تبدیل تصاویر و صدا به مقادیر و کدهای دودویی (0و1) چنین قابلیتی را یافته است.
اینک برنامه های تلویزیونی (شامل تصاویر و صدا) که در حالت اولیه ی خود به قالب آنالوگ هستند، دیجیتال شده و پس از ترکیب با اطلاعات و داده های دیگر از طریق شبکه های مخابراتی به ایستگاه های فرستنده ی پخش امواج ارسال می شوند. این برنامه ها هم چنین قابلیت ذخیره شدن ابتدایی بر دیسک سخت کامپیوتر و سپس ارسال را برای بیننده های خاص (دارای حق اشتراک) دارند. امکان فراهم آوری مجموعه ی چند رسانه ای (صدا، تصویر، داده) به عنوان منبع برنامه ی تولید شده، با قابلیت ذخیره سازی حتی در رایانه های خانگی، سبب انقلابی در مقایسه با زنجیره ی مراحل تولید و پخش تلویزیون آنالوگ شده است.
مرور بر مفاهیم پایه : بررسی ساختار یک سیستم مخابرات دیجیتال
از آنجا که تلویزیون دیجیتال، نوعی از سیستم مخابرات دیجیتال است، طبیعتاً از الگوی کلی چنین سیستمی، تبعیت می کند. بنابراین ضروری ست قبل از ادامه ی بحث، در ابتدا تعاریف اولیه را به طور خلاصه مرور کنیم.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جای شکل
تصویر 1-1 اجزاء اصلی یک سیستم ارتباطی دیجیتال را شامل طبقات فرستنده، گیرنده و هم چنین کانال ارتباطی معرفی می کند.
طبق تصویر، ابتدا منبع اولیه ی اطلاعات که در حالت طبیعی پیوسته است توسط تراگردان ورودی به سیگنال الکتریکی آنالوگ تبدیل می شود، مانند سیگنال ویدیوئی دوربین تلویزیونی یا سیگنال صدای تولید شده توسط میکروفن.
لازم است تا این سیگنال الکتریکی آنالوگ توسط یک مدار A/D از حالت آنالوگ به دیجیتال تبدیل شود، یعنی رشته ای از ارقام دودویی صفر و یک. هم چنین ممکن است که منبع اطلاعات، نظیر داده های مربوط به یک فایل درون حافظه ی رایانه، از ابتدا ذاتا دیجیتال باشد. در هر صورت، به دنبال شکلی از ارائه ی سیگنال دودویی هستیم تا سیگنال با حداکثر بازدهی، بدون زواید و با حداقل تعداد بیت در دسترس قرار گیرد. این همان تعبیر کدگذاری منبع اطلاعات است که طی این فرآیند افزونگی های ذاتی و آماری در سیگنال اولیه حذف می شود. به تعبیر دیگر، این عمل فشرده سازی داده ها نامیده می شود و پردازشی ویژه برای استفاده ی بهینه از پهنای باند فرکانسی کانال ارتباطی ست. طبیعی ست که هر چه حجم داده های تولیدی کم تر باشد، ارسال آن ها با سرعت انتقال کم تر و با اشغال پهنای باند کم تر امکان پذیر است.
سپس سیگنال کد شده در طبقه ی کد گذار یا کد کننده ی منبع وارد طبقه ی کدگذار کانال ارتباطی می شود. این کدکننده برخلاف قبل، به شیوه ای کاملا کنترل شده، داده های جدیدی را به داده های اطلاعات اصلی می افزاید تا به کمک آن ها گیرنده بتواند خطاها و آثار مخرب ناشی از نویز و تداخل های محیطی در سیگنال دریافتی را آشکار و تصحیح کند. بنابراین، کدکننده ی کانال برخلاف کدکننده ی منبع وظیفه ی افزایش افزونگی ها را جهت کنترل و کاهش خطا بر عهده دارد. معمولا به دو روش می توان کنترل خطا را انجام داد : نخست با ارسال دوباره ی پیغام اولیه یا روش ARQ که در این حالت باید حتما یک خط ارتباطی برگشت میان فرستنده و گیرنده موجود باشد تا گیرنده بتواند از فرستنده ارسال دوباره را درخواست کند. در این حالت گیرنده فقط قدرت تشخیص و آشکارسازی خطا را دارد و در عوض فاقد توانایی تصحیح خطاست.
در حالت دوم که هیچ گونه مسیر برگشتی وجود ندارد، تنها امکان کنترل خطا به روش «تصحیح خطای پیش سو» (Forward Error Correction) یا به اختصار FEC است که خود شامل شیوه های گوناگونی ست. در یک روش ساده، اگر تعداد بیت پیغام برابر عدد k باشد، به آن ها تعدادr بیت به عنوان بیتهای وارسی افزوده شده و در کل یک کد – واژه با n بیت ساخته و مجموعه ای n بیتی به مدولاتور ارسال می شود. مدولاتوری دیجیتال در واقع بخش واسطه برای انتقال جریان داده ها به محیط انتشار است. از آنجا که تقریباً تمام محیط های ارتباطی در عمل قابلیت انتقال سیگنال های الکتریکی را فقط به صورت شکل موج های پیوسته دارند، در طبقه ی مدولاتور سیگنال گسسته ی زمانی عملا دوباره به سیگنال پیوسته یا آنالوگ تبدیل می شود تا شرایط مناسب انتشار یابد. درواقع اولین هدف مدولاتور نگاشت یک واحد اطلاعات دودویی به یک شکل موج الکتریکی پیوسته است.
کانال مخابراتی یک محیط یا رسانه ی فیزیکی برای انتقال سیگنال بین فرستنده و گیرنده است. این محیط می تواند محیط بسته (نظیر کابل الکتریکی یا فیبر نوری) یا محیط انتقال باز (نظیر جو و فضای آزاد) باشد. ویژگی معمول کانال ارتباطی این است که سیگنال در ضمن انتقال از طریق آن، تحت تأثیر عوامل فیزیکی از قبیل نویز و تداخل قرار می گیرد و مقداری دچار آسیب می شود.
در سمت دیگر کانال، طبقات گیرنده قرار گرفته که ابتدا توسط یک دِمدولاتور دیجیتالی سیگنال دریافتی از حالت پیوسته به گسسته تبدیل شده و شکل موج آسیب دیده ی سیگنال باز به دنباله ای از داده های دودویی (البته همراه با خطا) تبدیل می شود. سپس همان گونه که اشاره شده، در کدگشای کانال به وسیله ی اطلاعات دریافت شده از فرستنده، همان افزونگی ها، داده ها مجددا بازسازی و ترمیم، و خطاها آشکار گشته و تا حد ممکن تصحیح می شوند. خواهیم دید که میزان متوسط احتمال خطا در بیت که در خروجی کدگشا قابل اندازه گیری ست، پارامتری مهم برای سنجش و معرف میزانی از کیفیت کار مجموعه ی مدولاتور و کدگشا، و به طور کلی گیرنده، است.
در حالت کلی، احتمال خطا تابعی از مشخصه های کد و کدگذاری، نوع شکل موج های ارسال در کانال متناسب با اطلاعات اولیه (نوع مدولاسیون)، قدرت فرستنده و مهم تر از همه ویژگی های کانال (میزان تأثیر نویز و اعوجاج و تداخل) و نیز روش دمدولاسیون و کدگشایی ست.
در آخرین مرحله، کدگشای منبع رشته داده ها را دریافت کرده و با آگاهی از روش کدینگ، داده های اولیه را استخراج و سیگنال پیغام را بازسازی می کند. در شرایط واقعی و غیر ایده آل، به دلیل اعوجاج ناشی از عمل کرد کدکننده های منبع بر سیگنال اولیه در فرستنده و هم چنین خطاهای ناشی از کانال ارتباطی، سیگنال نهایی به دست آمده در خروجی کدگشای منبع در گیرنده، یک سیگنال تقریبی و نزدیک به سیگنال پیغام (و نه دقیقا خود سیگنال) خواهد بود. سرانجام و در صورت لزوم، توسط تراگردان خروجی سیگنال دودویی مجدداً به شکل آنالوگ، یا اصولا حالت غیرالکتریکی، تبدیل می شود.
در ادامه ی بحث و فصل های پیش رو، در زمان لازم درباره ی اجزاء ساختاری یک سیستم مخابرات دیجیتال به صورت دقیق تر و با موشکافی بیشتر گفت و گو خواهیم کرد و هم چنین مصداق های عینی آن را در بحث تلویزیون دیجیتال معرفی و بیان خواهیم کرد.
1-1- معماری اجزاء سیستم تلویزیون دیجیتال