لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مروری گذرا بر تاریخچه تلویزیون دیجیتال و مزایای آن
1- سخن آغازین
«تلویزیون دیجیتال» عبارتی ست که در چند سال اخیر در مجامع کارشناسی جهانی و سمینارهای تخصصی در حوزه های مخابرات و پخش تلویزیونی در سطحی گسترده مطرح شده است، اما این عبارت واقعا چیست و اشاره به کدام فن آوری دارد؟ این تلویزیون چه تفاوت مهمی با تلویزیون موجود فعلی (آنالوگ) دارد؟ چه نیازی برای حرکت به سمت آن احساس می شود؟ آیا واقعاً برای ما یک مفهوم بدیع و ناشناخته است؟ راستی، آیا تا کنون تصاویر دریافتی از گیرنده های ماهواره ای دیجیتال را بر صفحه ی تلویزیون های خانگی دیده اید؟ میزان شفافیت، وضوح، خالی از نویز و برفک بودن این تصاویر چه قدر رضایت بخش است؟ به راستی رمز رسیدن به این درجه از کیفیت تصویری چیست؟ این ها سؤالاتی هستند که امیدواریم در صفحات بعدی به آن ها پاسخ مناسبی داده شود.
شصت سال پس از تولد و معرفی تلویزیون آنالوگ (در ابتدا سیاه و سفید) و سی سال پس از تولد و ظهور رنگ در تصاویر تلویزیونی، «تلویزیون» در آستانه ی یک مهاجرت و حرکت بنیادی قرار گرفت : گذار و انتقال از تلویزیون آنالوگ به تلویزیون دیجیتال.
اما چرا دیجیتال را انتخاب کرده ایم؟ شاید این سیر تکاملی و جایگزین شدن تلویزیون دیجیتال به جای آنالوگ، یادآور تکراری باشد که در برخی از رویدادهای تاریخ رخ می دهد! هنگامی که یونانیان باستان به رهبری اسکندر بر مصر مسلط شدند، به تدریج زبان و الفبای یونانی جایگزین زبان مصر باستان گشت و از سویی زبان هیروگیلف ناپدید شد. تنها پس از کشفیات و حفاری های باستان شناسی دو هزار سال بعد (در سال 1799) این خط باستانی مجدداً آشکار شد. یک پاسخ احتمالی برای علت ناپدید شدن آن شاید این باشد : در حالی که در خط و نگارش مصر باستان از هفتصد نشانه ی نمادین متفاوت برای بیان مفاهیم استفاده می شد، نگارش یونانی بر مبنای الف با شکل گرفته بود. به عبارتی، استفاده از تعدادی نماد محدود و معین که وظیفه ی بیان تمام مفاهیم زبانی را بر عهده دارند.
سیستم آنالوگ درواقع نوعی هیروگلیف الکترونیکی است! برای مثال، یک شکل موج جریان الکتریکی متناظر با یک موج صوتی ست و با تغییر فشار صوتی، شکل موج نیز کاملا دگرگون خواهد شد. در مقابل، سیستم دیجیتال از امتیاز استفاده از کدهای سمبولیک دقیق (نظیر حروف الفبا) برای نمایش هر کدام از شکل موج های متغیر تصویر و صدای آنالوگ (نظیر شکل های هیروگلیف) بهره می برد. طبیعتاً هنگامی که ارسال اطلاعات از فرستنده یا کدکننده، با تعداد سمبل های محدود و معین انجام شود، در صورت بروز خطا در سیگنال، گیرنده یا کدگشا باز هم می تواند به کار خود ادامه دهد، به ویژه چنانچه از ابتدا کدهای ویژه ای به همراه سیگنال اصلی ارسل گردند، گیرنده
می تواند خطا را کشف و حتی تصحیح کند. برای مثال، در یک گیرنده ی تلویزیون آنالوگ، چنانچه به دلیل جرقه های موتور یک اتومبیل یک جریان پالسی مزاحم در سیگنال دریافتی از آنتن تداخل کند، چون گیرنده ی آنالوگ قادر به شناخت و جداسازی این قبیل سیگنال های ناخواسته از سیگنال دریافتی نیست، پالس های تداخلی به صورت نقاط پراکنده ی سیاه و سفید بر صفحه ی لامپ تصویر ظاهر می شوند. در حالی که در پردازش دیجیتال، امکان شناخت سیگنال های ناخواسته و حذف خطای مزاحم وجود دارد و به همین دلیل تصاویر دریافتی شفاف تر و خالی از نویز هستند.
در شرایطی که جهان وارد قرن بیست و یکم شده، تلویزیون دیجیتال یکی از اجزاء مهم بزرگ راه های اطلاعاتی برشمرده می شود. زیرا این فن آوری، قابلیت ارسال مقادیر فراوانی از اطلاعات را به بیشترین تعداد کاربر با هزینه ی کم داراست. تلویزیون دیجیتال، با تبدیل تصاویر و صدا به مقادیر و کدهای دودویی (0و1) چنین قابلیتی را یافته است.
اینک برنامه های تلویزیونی (شامل تصاویر و صدا) که در حالت اولیه ی خود به قالب آنالوگ هستند، دیجیتال شده و پس از ترکیب با اطلاعات و داده های دیگر از طریق شبکه های مخابراتی به ایستگاه های فرستنده ی پخش امواج ارسال می شوند. این برنامه ها هم چنین قابلیت ذخیره شدن ابتدایی بر دیسک سخت کامپیوتر و سپس ارسال را برای بیننده های خاص (دارای حق اشتراک) دارند. امکان فراهم آوری مجموعه ی چند رسانه ای (صدا، تصویر، داده) به عنوان منبع برنامه ی تولید شده، با قابلیت ذخیره سازی حتی در رایانه های خانگی، سبب انقلابی در مقایسه با زنجیره ی مراحل تولید و پخش تلویزیون آنالوگ شده است.
مرور بر مفاهیم پایه : بررسی ساختار یک سیستم مخابرات دیجیتال
از آنجا که تلویزیون دیجیتال، نوعی از سیستم مخابرات دیجیتال است، طبیعتاً از الگوی کلی چنین سیستمی، تبعیت می کند. بنابراین ضروری ست قبل از ادامه ی بحث، در ابتدا تعاریف اولیه را به طور خلاصه مرور کنیم.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جای شکل
تصویر 1-1 اجزاء اصلی یک سیستم ارتباطی دیجیتال را شامل طبقات فرستنده، گیرنده و هم چنین کانال ارتباطی معرفی می کند.
طبق تصویر، ابتدا منبع اولیه ی اطلاعات که در حالت طبیعی پیوسته است توسط تراگردان ورودی به سیگنال الکتریکی آنالوگ تبدیل می شود، مانند سیگنال ویدیوئی دوربین تلویزیونی یا سیگنال صدای تولید شده توسط میکروفن.
لازم است تا این سیگنال الکتریکی آنالوگ توسط یک مدار A/D از حالت آنالوگ به دیجیتال تبدیل شود، یعنی رشته ای از ارقام دودویی صفر و یک. هم چنین ممکن است که منبع اطلاعات، نظیر داده های مربوط به یک فایل درون حافظه ی رایانه، از ابتدا ذاتا دیجیتال باشد. در هر صورت، به دنبال شکلی از ارائه ی سیگنال دودویی هستیم تا سیگنال با حداکثر بازدهی، بدون زواید و با حداقل تعداد بیت در دسترس قرار گیرد. این همان تعبیر کدگذاری منبع اطلاعات است که طی این فرآیند افزونگی های ذاتی و آماری در سیگنال اولیه حذف می شود. به تعبیر دیگر، این عمل فشرده سازی داده ها نامیده می شود و پردازشی ویژه برای استفاده ی بهینه از پهنای باند فرکانسی کانال ارتباطی ست. طبیعی ست که هر چه حجم داده های تولیدی کم تر باشد، ارسال آن ها با سرعت انتقال کم تر و با اشغال پهنای باند کم تر امکان پذیر است.
سپس سیگنال کد شده در طبقه ی کد گذار یا کد کننده ی منبع وارد طبقه ی کدگذار کانال ارتباطی می شود. این کدکننده برخلاف قبل، به شیوه ای کاملا کنترل شده، داده های جدیدی را به داده های اطلاعات اصلی می افزاید تا به کمک آن ها گیرنده بتواند خطاها و آثار مخرب ناشی از نویز و تداخل های محیطی در سیگنال دریافتی را آشکار و تصحیح کند. بنابراین، کدکننده ی کانال برخلاف کدکننده ی منبع وظیفه ی افزایش افزونگی ها را جهت کنترل و کاهش خطا بر عهده دارد. معمولا به دو روش می توان کنترل خطا را انجام داد : نخست با ارسال دوباره ی پیغام اولیه یا روش ARQ که در این حالت باید حتما یک خط ارتباطی برگشت میان فرستنده و گیرنده موجود باشد تا گیرنده بتواند از فرستنده ارسال دوباره را درخواست کند. در این حالت گیرنده فقط قدرت تشخیص و آشکارسازی خطا را دارد و در عوض فاقد توانایی تصحیح خطاست.
در حالت دوم که هیچ گونه مسیر برگشتی وجود ندارد، تنها امکان کنترل خطا به روش «تصحیح خطای پیش سو» (Forward Error Correction) یا به اختصار FEC است که خود شامل شیوه های گوناگونی ست. در یک روش ساده، اگر تعداد بیت پیغام برابر عدد k باشد، به آن ها تعدادr بیت به عنوان بیتهای وارسی افزوده شده و در کل یک کد – واژه با n بیت ساخته و مجموعه ای n بیتی به مدولاتور ارسال می شود. مدولاتوری دیجیتال در واقع بخش واسطه برای انتقال جریان داده ها به محیط انتشار است. از آنجا که تقریباً تمام محیط های ارتباطی در عمل قابلیت انتقال سیگنال های الکتریکی را فقط به صورت شکل موج های پیوسته دارند، در طبقه ی مدولاتور سیگنال گسسته ی زمانی عملا دوباره به سیگنال پیوسته یا آنالوگ تبدیل می شود تا شرایط مناسب انتشار یابد. درواقع اولین هدف مدولاتور نگاشت یک واحد اطلاعات دودویی به یک شکل موج الکتریکی پیوسته است.
کانال مخابراتی یک محیط یا رسانه ی فیزیکی برای انتقال سیگنال بین فرستنده و گیرنده است. این محیط می تواند محیط بسته (نظیر کابل الکتریکی یا فیبر نوری) یا محیط انتقال باز (نظیر جو و فضای آزاد) باشد. ویژگی معمول کانال ارتباطی این است که سیگنال در ضمن انتقال از طریق آن، تحت تأثیر عوامل فیزیکی از قبیل نویز و تداخل قرار می گیرد و مقداری دچار آسیب می شود.
در سمت دیگر کانال، طبقات گیرنده قرار گرفته که ابتدا توسط یک دِمدولاتور دیجیتالی سیگنال دریافتی از حالت پیوسته به گسسته تبدیل شده و شکل موج آسیب دیده ی سیگنال باز به دنباله ای از داده های دودویی (البته همراه با خطا) تبدیل می شود. سپس همان گونه که اشاره شده، در کدگشای کانال به وسیله ی اطلاعات دریافت شده از فرستنده، همان افزونگی ها، داده ها مجددا بازسازی و ترمیم، و خطاها آشکار گشته و تا حد ممکن تصحیح می شوند. خواهیم دید که میزان متوسط احتمال خطا در بیت که در خروجی کدگشا قابل اندازه گیری ست، پارامتری مهم برای سنجش و معرف میزانی از کیفیت کار مجموعه ی مدولاتور و کدگشا، و به طور کلی گیرنده، است.
در حالت کلی، احتمال خطا تابعی از مشخصه های کد و کدگذاری، نوع شکل موج های ارسال در کانال متناسب با اطلاعات اولیه (نوع مدولاسیون)، قدرت فرستنده و مهم تر از همه ویژگی های کانال (میزان تأثیر نویز و اعوجاج و تداخل) و نیز روش دمدولاسیون و کدگشایی ست.
در آخرین مرحله، کدگشای منبع رشته داده ها را دریافت کرده و با آگاهی از روش کدینگ، داده های اولیه را استخراج و سیگنال پیغام را بازسازی می کند. در شرایط واقعی و غیر ایده آل، به دلیل اعوجاج ناشی از عمل کرد کدکننده های منبع بر سیگنال اولیه در فرستنده و هم چنین خطاهای ناشی از کانال ارتباطی، سیگنال نهایی به دست آمده در خروجی کدگشای منبع در گیرنده، یک سیگنال تقریبی و نزدیک به سیگنال پیغام (و نه دقیقا خود سیگنال) خواهد بود. سرانجام و در صورت لزوم، توسط تراگردان خروجی سیگنال دودویی مجدداً به شکل آنالوگ، یا اصولا حالت غیرالکتریکی، تبدیل می شود.
در ادامه ی بحث و فصل های پیش رو، در زمان لازم درباره ی اجزاء ساختاری یک سیستم مخابرات دیجیتال به صورت دقیق تر و با موشکافی بیشتر گفت و گو خواهیم کرد و هم چنین مصداق های عینی آن را در بحث تلویزیون دیجیتال معرفی و بیان خواهیم کرد.
1-1- معماری اجزاء سیستم تلویزیون دیجیتال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه مصرف چوب:
چوب یکی از اولین موادی است که بطور طبیعی و فراوان در دسترس بشر قرار داشته است. مصرف چوب در ایران تاریخ مدونی از اعصار باستانی ندارد. ولی طبق مطالعاتی که توسط کاوشگران انجام شده است. مردمان بومی ایران قبل از مهاجرت آریائیها از حدود 4200 سال قبل از میلاد مسیح چوب را برای خانهسازی مصرف کردهاند و البته استفاده مدرنتری در دسترس میباشد. مصرف چوب در امپراطوری ایران مشخصتر است و در سنگ نوشتههایی که از تخت جمشید به دست آمده استفاده ازچوب سدر در پوشش و تزئینات کاخها مشخص شده است.
از دوره اشکانیان آثار مدونی در دست نیست و ساسانیان بیشتر در معماری (طرح ساخمانهای گنبدی شکل و طاق بازار) از چوب استفاده میکردهاند. پس از پیشرفت دین حنیف اسلام در ایران آثاری را در ساختمانهای مساجد، فرارها و اماکن مقدسه نظیر درب، منبر، کندهکاریها و شبکهبندیها یافت که اکثر آنها تا سالهای اخیر با وسائل دستی بوجود میآمده است و همانطور که صنایع چوب با پیدایش ماشین اره در اروپا تحول تازهای یافت، در سایر نواحی دنیا به مرور زمان دستگاههای دستی تبدیل چوب به ماشینهای تبدیل تغییر یافت و در ایران نیز ابتدا چوببریها و سپس سایر کارخانههای تبدیل چوب مثل کبریتسازی، تخته چند لایهسازی، فیبرسازی، تخته خرده چوبسازی، مقواسازی و غیره آغاز به کار کردند که عموما قدمت آنها به 50 سال هم نمیرسد.
3
تعریف چوب و ساختمان درونی آن1:
تعریف چوب بسته به اینکه این ماده را در چه قسمت بخواهیم مورد مطالعه قرار دهیم فرق میکند و بطور کلی میتوان سه تعریف برای آن به کار برد:
الف – تعریف گیاه شناسی:
چوب عبارتست ازت مجموعهای از بافتهای ثانویه لینینی شده گیاهان آوندی که در بین مغز و لایه زاینده (کالبسیوم) ساقه و ریشه و شاخهها قرار میگیرد. نظیر چوب راش، صنوبر، گلابی، کاج، انار و چنار و غیره.
ب- تعریف تجاری:
چوب عبارتست از قسمت داخلی ساقه، ریشه و شاخه درختان و درختچه که قابل تبدیل برای استفاده در مصارف گوناگون میباشد و میتوان با کار کردن بر روی آن به ارزش و مرغوبیت آن افزود نظیر تهیه تخته چند لایه از چوب راش.
ج- تعریف صنعتی:
چوب عبارتست از ماده جامد متخلخل فیبری شکل، که دارای ساختمان یاختهای سازمان یافته، هر سونا یکسان و ناهمگن میباشد و با توجه به این موضوع و اینکه این ماده حاصل زندگی درخت و دائما دستخوش تغییرات محیط است، در یک گونه بخصوص هم – خواصش در زمان و مکان تغییر مییابد. با توجه به تعریف فنی (صنعتی) چوب و خواص ویژه آن، این جسم دارای اختلافاتی با سایر مواد جامد میباشد که ذیلا از آنها نام برده میشود:
1) چوب ناهمگن میباشد. چون اجزاء تشکیل دهنده آن از انواع مختلف یاختهها مثل فیبر، اشعه چوبی (پارانشیم) و آوندها و غیره میباشد. بعلاوه هر یک از این عناصر در مواقع مختلف فصول رویش گیاهی شکل خاصی دارند. (نظیر چوب بهاره و تابستانه)
2) چوب هر سونا یکسان میباشد. چون بافتهای مختلف آن در جهات متفاوت قرار گرفتهاند. عدهای در جهت راستای درخت قرار دارند (مثل آوندها و الیاف) و عدهای در جهت عمود بر راستای درخت قرار گرفتهاند (مثل اشعه چوبی). از خاصیت هرسونا یکسان بودن و ناهمگنی چوب نتیجه
4
گیری میشود که چوب دارای سه جهت میباشد. جهت طولی که در جهت الیاف، آوندها و فیبر (در پهن برگان) و تراکئید (در سوزنی برگان) میباشد، که در واقع موازی با طول درخت است. جهت مماسی که برای توجیه بهتر آن میتوان گفت که چنانچه بخواهیم یک جزء تشکیل دهنده چوب نظیر فیبر چوبی را از لحاظ ضخامت اندازهگیری کنیم جهت خط اندازهگیری ما بطور موازی با خط مماس بر دایره سالانه قرار میگیرد و سرانجام جهت دیگر چوب، جهت شعاعی است که هم جهت با خط فرضی مستقیمی است که از ناحیه پوست به ناحیه مغز درخت متصل میشود.
3) چوب دارای ساختمان شیمیایی بخصوصی میباشد. غشاء یاختههای آن از مولکولهای درشت مواد کلوئیدی و رشتهای چون لینین و سلولز تشکیل یافته و وجود این مواد کلوئیدی در غشاء یاختهها و بین آنها عامل مهم جذب رطوبت در چوب میباشد. که کیفیت جاذبالرطوبه بودن را به این جسم میدهد. این خاصیت سبب میشود که:
اولا : چنانچه چوب در محیط مرطوبی واقع شود آب را به شدت به خود جذب میکند. ثانیا: چنانچه چوب در محیط خشکی قرار گیرد مقداری از آب خود را از دست بدهد. ودر هر دو حالت، خواص فیزیکی و مکانیکی آن هم تغییر پیدا میکند. بطوریکه با جذب آب ابعادش در جهات مختلف زیادتر، وزن مخصوصش بیشتر و پایداریش در برابر نیروهای مختلف کمتر میشود ولی در حالت دفع آب تغییر خواص ذکر شده برعکس میگردد.
کاربرد و اختصاصات چوب1
نکته قابل توهی که در مسیر تکاملی مصرف چوب در جهان در بین اقوام مختلف به چشم میخورد عبارتست از تجربیاتی که انسان از اعصار قدیم در حین کار با این جسم پیدا کرده است. با شناخت خواص چوب در برابر حرارت، الکتریسیته و صوت، این ماده دامنه مصرف بسیار گستردهتری کسب نمود و به عنوان عایق حرارت و الکتریسیته برای ساختن افزارهای مختلف، پوشش دیواره برای جلوگیری از انتقال حرارت و تشعشع حرارتی و تخفیف دهنده صوت مورد استفاده بیشتر قرار گرفت. ساختن کبریت جز با چوب و یا فرآورده
4
های آن میسر نیست. زیرا چوب هیچگاه در برابر تابش آفتاب و حرارت زیاد، به علت ضریب هدایت حرارتی بسیار کم و گرمای ویژه زیاد، داغ نمیشود و برعکس در حرارتهای پائین یخ نمیبندد. به همین ترتیب چون ضریب هدایت الکتریکی چوب کم است و یا بالعکس مقاومت الکتریکی زیادی دارد، عایق جریان الکتریسیته میباشد. از سوی دیگر چوب دارای خاصیت ایجاد طنین صوت میباشد و از اینرو برای ساخت آلات موسیقی نظیر عود، تار، کمانچه، سه تار، گیتار و غیره بهترین ماده تشخیص داده شده و از قدیم الایام مورد استفاده قرار میگرفته است. معهذا شناخت سایر خواص آکوستیک (صوتی) نظیر جذب و تخفیف شدت صوت و عایق بودن آن در برابر صدا سبب شده است که چوب و فرآوردههای چوبی به عنوان تنها ماده بیعیب در عایقکاری دیواره و سقف ساختمانهای مسکونی چندین طبقه مورد استفاده قرار گیرد و کاربرد چوب در این زمینه بخصوص در تالارهای سخنرانی، سینما و تئاتر واضحتر است. که در واقع یک نوع استفاده غیرسنتی از چوب به شمار میرود.
مقدمتا باید گفت که، در دید اول استفاده از چوب به دو شاخه استفاده سنتی و استفاده غیرسنتی (صنایع جدید) تقسیم میشود. در شاخه استفاده سنتی کلیه مصارفی که از اعضار قدیم انسان میشناخته است و امروز هم کم و بیش رواج دارد قرار داده میشود نظیر: استفادههای روستائی (داربست، قدیم، تیر و پایه در ساختمان) نرده بام، وسایل نخریسی و نساجی، در و پنجرههای توپر (از چوب ماسیو)، قایقهای به اشکال قدیم (که ماسیو یا توده چوب برای ساختن آن به کار میرود)، گهواره، تابوت و اشیاء خانگی، درودگری، کارگاهی، کندهکاری و صنایع دستی چوب که در اکثر این موارد ممکن است چوب به شکل طبیعی خود (خام) مصرف گردد.