دانلود تحقیق تاریخ بعثت 14 ص

تحقیق-تاریخ-بعثت-14-ص
تحقیق تاریخ بعثت 14 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 18
حجم فایل: 26 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏تاریخ ‏بعثت
‏درباره تاریخ بعثت رسول‏ ‏خدا(ص)در روایات و ‏احادیث‏شیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که ‏بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو ‏محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماه‏مبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب ‏و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا ‏بیست و چهارم آن ماه دانسته‏اند. (1) ‏و البته در پاره‏اى از روایات شیعه ‏نیز بعثت رسول‏ ‏خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)که‏متن ‏آن اینگونه است که:
‏وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام ‏مى‏پرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام ‏علیه السلام در پاسخ او فرمود:
‏لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه ‏القرآن...
‏تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله ‏علیه و آله‏»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداى‏تعالى قرآن را در آن ‏نازل فرمود...و همان ماهى است که‏محمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) ‏که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
‏مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که ‏باید حمل بر برخى‏معانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه ‏رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیه‏مورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه ‏اتفاق‏الامامیة‏».
‏و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته ‏شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ‏،اگر چه در شب و روز آن‏اختلاف دارند،و ‏در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماه‏ربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز ‏مانند شیعه‏بیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانسته‏اند. (4) ‏و بدین ‏ترتیب‏اقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-‏بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد ‏اتفاق‏علماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-‏ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز ‏مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-‏ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول ‏نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
‏و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 ‏رجب،روایاتى است‏که از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب ‏شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارش‏حضرت موسى بن جعفر علیه ‏السلام روایت‏شده،و نیز روایتى که‏در امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل ‏شده است (8) ‏و از آنجا که‏«اهل البیت ادرى بما فى البیت‏»گفتار ‏این‏بزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.
‏و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ ‏بعثت‏دانسته‏اند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد ‏مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکرده‏اند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن
‏2
‏تاریخ ‏بعثت
‏درباره تاریخ بعثت رسول‏ ‏خدا(ص)در روایات و ‏احادیث‏شیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که ‏بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو ‏محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماه‏مبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب ‏و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا ‏بیست و چهارم آن ماه دانسته‏اند. (1) ‏و البته در پاره‏اى از روایات شیعه ‏نیز بعثت رسول‏ ‏خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)که‏متن ‏آن اینگونه است که:
‏وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام ‏مى‏پرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام ‏علیه السلام در پاسخ او فرمود:
‏لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه ‏القرآن...
‏تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله ‏علیه و آله‏»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداى‏تعالى قرآن را در آن ‏نازل فرمود...و همان ماهى است که‏محمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) ‏که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
‏مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که ‏باید حمل بر برخى‏معانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه ‏رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیه‏مورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه ‏اتفاق‏الامامیة‏».
‏و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته ‏شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ‏،اگر چه در شب و روز آن‏اختلاف دارند،و ‏در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماه‏ربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز ‏مانند شیعه‏بیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانسته‏اند. (4) ‏و بدین ‏ترتیب‏اقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-‏بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد ‏اتفاق‏علماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-‏ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز ‏مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-‏ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول ‏نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
‏و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 ‏رجب،روایاتى است‏که از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب ‏شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارش‏حضرت موسى بن جعفر علیه ‏السلام روایت‏شده،و نیز روایتى که‏در امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل ‏شده است (8) ‏و از آنجا که‏«اهل البیت ادرى بما فى البیت‏»گفتار ‏این‏بزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.
‏و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ ‏بعثت‏دانسته‏اند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد ‏مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکرده‏اند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن
‏2
‏بوده،و نزول قرآن نیزطبق آیه کریمه:شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن... (9) ‏در ماه‏مبارک رمضان انجام شده،و با این دو مقدمه نتیجه‏گیرى کرده‏و ‏گفته‏اند:‏ ‏بعثت رسولخدا در ماه رمضان بوده است،در صورتیکه‏هر دو مقدمه و نتیجه‏گیرى ‏مورد خدشه است زیرا:
‏اولا-این گونه آیات که با لفظ‏«انزال‏»آمده بگفته ‏اهل‏تفسیر و لغت مربوط به نزول دفعى قرآن کریم است-چنانچه مقتضاى لغوى آن نیز همین ‏است-نه نزول تدریجى آن،و دراینکه نزول دفعى آن به چه صورتى بوده و معناى آن چیست.
‏اقوال بسیارى وجود دارد که نقل و تحقیق در اینباره ‏از بحث‏تاریخى ما خارج است.و قول مشهور آن است که ربطى به‏مسئله بعثت رسولخدا(ص)که ‏بگفته خود آنها بیشتر از چند آیه‏معدود بر پیغمبر اکرم نازل نشد ندارد،و مربوط ‏است‏به نزول‏دفعى قرآن بر بیت المعمور و یا آسمان دنیا-چنانچه سیوطى ودیگران در ضمن ‏چند حدیث در کتاب در المنثور و اتقان از ابن‏عباس نقل کرده‏اند-و عبارت یکى از آن ‏روایات که سیوطى‏آنرا در در المنثور در ذیل همین آیه از ابن عباس روایت ‏کرده‏اینگونه است که گفته است:
«‏شهر رمضان و اللیلة المبارکة و لیلة القدر فان لیلة ‏القدر هى‏اللیلة المبارکة و هى فى رمضان،نزل القرآن جملة واحدة من‏الذکر الى البیت ‏المعمور،و هو موقع النجوم فى السماء الدنیا،حیث وقع القرآن،ثم نزل على محمد‏ ‏(ص)بعد ‏ذلک‏فى الامر و النهى و فى الحروب رسلا رسلا» (10) .
‏یعنى ماه رمضان و شب مبارک و شب قدر که شب قدرهمان ‏شب مبارک است که در ماه رمضان است و قرآن در آنشب یکجا از مقام ذکر به بیت المعمور ‏یعنى محل وقوع‏ستارگان در آسمان دنیا نازل شد و سپس تدریجا پس از آن‏در مورد امر و ‏نهى و جنگها بر محمد(ص)فرود آمد.
‏و به این مضمون حدود ده روایت از او نقل شده است.
‏و متن روایت دیگرى که از طریق ضحاک از ابن ‏عباس‏روایت کرده چنین است:
‏نزل القرآن جملة واحده من عند الله من اللوح ‏المحفوظ الى‏السفرة الکرام الکاتبین فى السماء الدنیا فنجمه السفرة على‏جبرئیل ‏عشرین لیلة،و نجمه جبرئیل على النبى عشرین‏سنة‏» (11) .
‏یعنى قرآن یکجا از نزد خداى تعالى از لوح محفوظ ‏به‏سفیران(فرشتگان)گرامى و نویسندگان آن در آسمان دنیانازل گردید و آن سفیران در ‏بیست‏شب تدریجا آنرا برجبرئیل نازل کردند،و جبرئیل نیز در بیست‏سال آنرا بررسول خدا ‏نازل کرد.
‏این درباره اصل نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و شب ‏قدر.
‏و ثانیا-در مورد قسمت دوم استدلال ایشان که نزول ‏قرآن راتوام با بعثت رسولخدا(ص)دانسته‏اند.آن نیز مخالف با گفتار خودشان بوده و ‏مخدوش است،زیرا عموم مورخین و محدثین اهل‏سنت معتقدند که نبوت و بعثت رسولخدا در ‏آغاز بصورت رؤیا ودر عالم خواب بوده و پس از گذشت مدتها که برخى آنرا شش‏ماه و برخى ‏سه سال و برخى کمتر و بیشتر دانسته‏اند در عالم‏بیدارى به آنحضرت وحى شد و جبرئیل
‏3
‏بر آن بزرگوار نازل گردیدو قرآن را آورد.
‏و این جزء نخستین حدیثهاى صحیح بخارى است که ازعایشه ‏نقل کرده که گوید:
‏اول ما بدى‏ء به رسول الله(ص)من الوحى الرؤیا ‏الصادقه‏فى النوم و کان لا یرى رویا الا جاءت مثل فلق الصبح،ثم‏حبب الیه الخلاء ‏فکان یخلو بغار حراء فیتحنث فیه اللیالى‏ذوات العدد قبل ان ینزع الى اهله و یتزود ‏لذلک،ثم یرجع‏الى خدیجه فیتزود لمثلها،حتى جائه الحق و هو فى غارحراء،فجاءه الملک ‏فقال:اقرا...
‏و البته ما در آینده روى این حدیث و ترجمه آن مشروحا ‏بحث‏خواهیم کرد،و این مطلب را تذکر خواهیم داد که در این حدیث‏جاى این سئوال هست که ‏آیا عایشه این حدیث را از چه کسى‏نقل کرده و آیا گوینده حدیث رسولخدا(ص)بوده یا ‏دیگرى،زیرا خود عایشه که در هنگام نبوت رسولخدا(ص)هنوز بدنیانیامده بود و قاعدتا ‏این روایت را از دیگرى نقل کرده است،ولى در اینجا از او نام نبرده...!
‏مگر اینکه بگویند:این اجتهاد و نظریه خود ایشان بوده ‏که‏در اینباره اظهار کرده‏اند که در اینصورت این روایت‏خود عایشه‏است و نظریه او ‏است که در اینباره اظهار داشته و از باب حجیت‏روایت‏خارج شده و مانند نظرات دیگر ‏میشود که لابد براى‏امثال بخارى که کتاب خود را با امثال آن افتتاح و آغاز ‏کرده‏حجیت داشته...و بهر صورت پاسخ این سئوال را باید آنهابدهند!
‏ولى این مطلب بخوبى از این حدیث معلوم میشود که ‏میان‏نزول وحى بر رسول خدا و نزول قرآن فاصله زیادى وجود داشته وتوام با یکدیگر ‏نبوده و در نهایه ابن اثیر در ماده‏«جزء»در ذیل‏حدیث‏«الرؤیا الصالحة جزء من سبعین ‏جزء من النبوة‏» (12) ‏آمده است که گوید:
«‏و کان فى اول الامر یرى الوحى فى المنام و دام کذلک ‏نصف‏سنة،ثم راى الملک فى الیقظة‏». (13)
‏و نظیر این گفتار را سیوطى در کتاب اتقان ذکر ‏کرده (14) .
‏و بلکه برخى از ایشان فاصله میان بعثت ‏رسولخدا(ص)ونزول قرآن را چنانچه گفتیم سه سال دانسته و به این مطلب‏تصریح ‏کرده‏اند،که یکى از آنها روایت زیر است که ابن کثیرآنرا صحیح و معتبر دانسته و آن ‏روایت امام احمد بن حنبل است‏که بسند خود از شعبى روایت کرده که گوید:
«‏ان رسول الله(ص)نزلت علیه النبوة و هو ابن اربعین ‏سنة،فقرن بنبوته اسرافیل ثلاث سنین،فکان یعلمه الکلمة و الشى‏ءو لم ینزل ‏القرآن،فلما مضت ثلاث سنین قرن بنبوته جبرئیل،فنزل القرآن على لسانه عشرین سنة،عشرا ‏بمکة و عشرابالمدینة،فمات و هو ابن ثلاث و ستین سنة‏» (15) .
‏و نظیر همین گفتار از دیگران نیز نقل شده (16) .
‏و البته ما اکنون در مقام بحث کیفیت نزول قرآن کریم ‏ونزول دفعى و تدریجى و تاریخ نزول و بحثهاى دیگرى که مربوطبه نزول قرآن است ‏نیستیم،و اساسا آن بحثها از بحث تاریخى ماخارج است،و مرحوم علامه طباطبائى و دیگران ‏در اینباره‏تحقیق و قلمفرسائى کرده‏اند که میتوانید به کتاب المیزان وکتابهاى دیگر

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ بیهقی

تحقیق-تاریخ-بیهقی
تحقیق تاریخ بیهقی
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 12
حجم فایل: 12 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏عنوان تحقیق
‏« اصطلاحات دیوانی و مشاغل درباری در تاریخ بیهقی »
‏اصطلاحات دیوانی:
‏دیوان رسالت
‏دیوان اسنیفاء
‏دیوان خلیفت
‏دیوان عرض
‏دیوان وزارت
‏دیوان وکالت
‏دیوان مملکت و حساب
‏دیوان نکت
‏دیوان برید
‏دیوان قضا
‏دیوان مظالم –‏ از دو دیوان اخیر بصورت مجلس قضا و مظالم یاد شده است .
‏دیوان برید:‏ دیوان برید از دیوانهای مهم بشمار می رفت و اموری که مربوط به حمل نامه ها و نقل پیامها و ارسال اخبار مملکت بود به وسیله این دیوان انجام می شده و در منابع اسلامی گاهی از آن تعبیر به (دیوان الخبر و البرید ) می کردند .
‏2
‏اصطلاحاتی که بیهقی در باب این دیوان یاد کرده عبارت است از :
‏صاحب برید.
‏نایب برید.
‏اسکدار .
‏خریطه.
‏مجمّز .
‏(این دو اصطلاحات (5-4)نمی تواند ،جزء مقامات دیوانی باشد )
‏پیک (در عربی بصورت فیج بکار رفته است ‏)
‏جمع آن فیوج آمده است .
‏قاصد مسرع .
‏دیوان عرض : ‏مقصود دیوان عرض سیاه یا عرض لشکر است ، اصطلاح عرض کردن لشکر و دیوان، عرض سپاه در شاهنامه است:
‏ همه لشکر رومیان عرض کن هرآنکس که هستند نو یا کهن
‏شاهنامه ، چاپ بروخیم
‏ بدو داد دیوان عرض سیاه بفرمود تا پیش درگاه شاه
‏دیوان عرض
‏نایب دیوان عرض
‏4
‏عارض
‏سپاه سالار
‏سرهنگ ، سرهنگ به کسی گفته می شده که بر سواران ریاست می کرده است .
‏فرخی :
‏زبی دلی و زبی دانشی به لشکر خویش
‏هم از پیاده هراسان بود هماز سرهنگ
‏6- سواران جریده ، به معنی گروهی از سواران که برای جنگ با دشمن جدا کرده شده باشد.
‏7-یکسوار گان ، احتمال دارد به معنی سوارانی باشد که به تنهایی حرکت می کنند .
‏سپاه ، لشکر دارای اجزایی بدین ترتیب بوده است : (مقدمه ،ساقه ،قلب، میمنه،میسره، جناحها ،مایه دار) . منوچهری گوید:

‏تو به قلب لشکر اندر خون اِنگوران به دست ساقیان در میسره ، خنیاگران در میمنه
‏ طلایع
‏ کردوش
‏دیوان استیفا ء : در دیوان استیفاء، امور مالی حل وفصل می شده وگاهی صاحب دیوان به معنی مطلق به صاحب دیوان استیفاء ،اطلاق می شده و نیز از او به (دفتردار ) نیز تعبیر می شده است .
‏4
‏مستوفی ( به کسی که عهده دار دیوان استیفاء بوده اطلاق می شده است ).
‏مستخرج (کسی بوده که بحساب اموال رسیدگی می کرده )
‏تسبیب، عبارت است از اینکه کسی را بر مالی متعذّر الوصول حواله کند تا صاحب حواله با عامل کمک کند و شکی نیست که در این موارد زور و شکنجه به کار می رفته است . کسی که تسبیب برای او انجام می شده (مسبّب) می گفتند.
‏قوامی رازی گوید:
‏مسبّب از توبه چوب و شکنجه بستاند هرآنچه جمع می کنی سالهابه رنج وعذاب
‏از آن مسبّب اسباب تو همی ببرد که راست می نروی با مسبّب الاسباب
‏مستحثّ ، به معنی وصول کننده مالیات است.
‏ بیستگانی ، مواجبی بوده است که چهار بار در سال به لشکریان می دادند .
‏فرخی می گوید :
‏ سپاهی است او را که از دخل گیتی به سختی توان دادشان بیستگانی

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ بیزانس 12 ص

تحقیق-تاریخ-بیزانس-12-ص
تحقیق تاریخ بیزانس 12 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 11
حجم فایل: 18 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تاریخ بیزانس‏........................‏..................................................‏.........‏............. &‏ 1
‏تاریخ بیزانس
‏امپراطوری روم ‏شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ ‏شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش ‏های رم را بهتر نشان می دهد.
‏در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی ‏امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج ‏شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از ‏فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. ‏بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. ‏تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با ‏این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به ‏امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد.
‏امپراطوری او فرو پاشید و ‏کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با ‏بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری ‏بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند.
‏در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال ‏اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی ‏می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به ‏این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت.
‏لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر ‏خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به ‏مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی ‏کاملا جانشین روش باستان شد
‏تاریخ بیزانس‏........................‏..................................................‏.........‏............. &‏ 3
.
‏هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 ‏سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک ‏فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد ‏بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند.
‏در 468 لئوی اول تلاش کرد که ‏دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد ‏که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که ‏امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ‏ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست ‏فرانک ها افتاد.
‏تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک ‏رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید.
‏بعد از ‏مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ‏ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است ‏اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 ‏رو به ضعف رفت.
‏در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما ‏بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ‏ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ‏ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 ‏امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست ‏داد.
‏آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او ‏سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های
‏تاریخ بیزانس‏........................‏..................................................‏.........‏............. &‏ 4
‏مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین ‏سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می ‏شد.
‏زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در ‏آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ‏ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ‏ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
‏بحران های ‏مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که ‏در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در ‏این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب ‏در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از ‏مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی اهل ایلیری ‏کوم بود .
‏ژوستی نین یکی از شجاع ترین افراد زمان خود بود و در فکر احیای مجددی ‏اعمال قدرت روم بر جهان مدیترانه بود . او سیستم اجرایی و قوانین را به کمک سر ‏داران بر جسته ای از قبیل بیلیزاریوس و نارسس اصلاح کرد و موقتاً بخش هایی از قلمرو ‏از دست رفتة روم را دو باره در غرب به دست آورد و بیشتر ایتالیا و شمال آفریقا و ‏بخش کوچکی در جنوب اسپانیا را تصرف کرد .
‏در سال 532 ژوستی نین برای تأ مین ‏امنیت مرزهای شرقی امپراطوری پیمان صلحی ابدی با پادشاه امپراطوری ایران ، خسرو اول ‏ساسانی امضاء کرد . هر چند که باید سالیانه مبلغی طلا به عنوان باج می پرداخت .
‏فتوحات ژوستس نین در غرب از 533 آغاز شد . هنگامی که بیلیزاریوس برای گرفتی ‏قلمرو امپراطوری در شمال آفریقا با نیروی کوچکی در حدود 18000هزار نفر که بیشتر
‏تاریخ بیزانس‏........................‏..................................................‏.........‏............. &‏ 4
‏سربازان مزدور بود فرستاده شده بود . این توسعه طلبی ممکن بود به شکست انجامد و این ‏تلاش تازه نیاز به موفقیت داشت و از طرفی پادشاه واندال ها در کارتاژ نیروی لازم را ‏نداشت و حمایت نشد و این به بیلیزاریوس کمک کرد.
‏واندال ها پس از دو در گیری ‏تسلیم شدند و بیلیزاریوس به کنستانتین پل برگشت در حالی که آخرین پادشاه واندال ها ‏گلمیر زندانی او بود و جشن پیروزی برگزار کرد. به هر حال ممکن بود فتح شمال آفریقا ‏تثبیتش چند سالی بیشتر به طول انجامد اگر قبایل محلی مستقل تا 548 تسلیم و مطیع نمی ‏شدند.
‏در 535 ژوستی نین عملیات جنگی بلندپروازانه اش را برای فتح مجدد ‏ایتالیا ادامه داد که در آن زمان تحت تسلط استروگوت ها بود.
‏او ارتشش را از راه ‏خشکی به دالماتیه اعزام کرد و سپس به وسیلة کشتی نیرو های او تحت فرماندهی ‏بیلیزاریوس در سیسیل پیاده شدند و ایسلند را نیز بدون مشکل زیادی فتح کردند. پیشروی ‏در ایتالیا ابتدا با پیروزی همراه بود و شهر های بزرگی از قبیل ناپل، رم و همچنین ‏پایتخت آن راونا یکی پس از دیگری فتح شدند.
‏گوت ها ظاهراً شکست خوردند. ‏بیلیزاریوس در541 از سوی ژوستی نین فراخوانده شد و او پادشاه استروگوت ها را به ‏عنوان زندانی در بند به کنستانتین پل با خود برد. به هر حال استروگوت ها و حمایت ‏کنندگان آن ها به زودی تحت رهبری یک فرد توانمند به نام توتیلا به هم دوباره ‏پیوستند.
‏از جنگ با گوت ها که محاصره های خسته کننده و نزاع و عقب نشینی بود و ‏بتعث تحلیل رفتن بیشتر منابع مالی ایتالیا و بیزانس شده بود فقر برای حومة شهرها به ‏وجود آمد.
‏بیلیزاریوس از سوی ژوستی نین فرخوانده شد چون نسبت به فرماندهی ‏بیلیزاریوس اعتمادش را از دست داده بود و به نظر می رسید در این موقعیت حساس بیزانس

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ افغانستان

تحقیق-تاریخ-افغانستان
تحقیق تاریخ افغانستان
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 54
حجم فایل: 71 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تاریخ افغانستان
‏حدود دوهزار سال پیش از میلاد مسیح، سرزمین هندوکش (افغانستان) مورد هجوم ‏اقوام آریایی‏ که از دره‏‌‏های ‏پامیر‏ سرازیر شده بودند قرار گرفت و به تصرف این اقوام در آمد. روشن نیست پیش از تهاجم آریایی‏‌‏ها چه کسانی در این سرزمین ساکن بوده‏‌‏اند. ‏بطلمیوس‏ و دیگر ‏جغرافی‏‌‏دانان باستان از سرزمینی که در جنوب ‏هندوکش‏ بین ‏کویر نمک‏ فارس (ایران امروز) در غرب و رود ‏سند‏ در شرق واقع بوده، به نام ‏«‏آریانا‏»‏ یاد کرده‏‌‏اند.
‏قدیمی‏‌‏ترین اثر مکتوبی که در آن از سرزمین هندوکش ذکر به عمل آمده، ‏اوستا‏ کتاب مقدس ‏زرتشت‏ است.
‏هخامنشیان
‏باکتریا در حدود ‏۵۴۰ قبل از میلاد.‏ توسط ‏کورش هخامنشی‏ فتح و به امپراتوری ‏پارس‏ پیوست. بعدها ‏داریوش کبیر‏ قسمت‏‌‏های بیشتری از آن را فتح کرد. افغانستان کنونی در دوران داریوش هفت ‏ساتراپی‏ داشت و اهمیت استراتژیک زیادی داشت. در اواسط قرن چهارم قبل از میلاد فتوحات هخامنشی فروکش کرد و برخی از نواحی جنوب و شرق به تدریج از شاهنشاهی هخامنشی جدا شدند.
‏تاریخ افغانستان
‏حدود دوهزار سال پیش از میلاد مسیح، سرزمین هندوکش (افغانستان) مورد هجوم ‏اقوام آریایی‏ که از دره‏‌‏های ‏پامیر‏ سرازیر شده بودند قرار گرفت و به تصرف این اقوام در آمد. روشن نیست پیش از تهاجم آریایی‏‌‏ها چه کسانی در این سرزمین ساکن بوده‏‌‏اند. ‏بطلمیوس‏ و دیگر ‏جغرافی‏‌‏دانان باستان از سرزمینی که در جنوب ‏هندوکش‏ بین ‏کویر نمک‏ فارس (ایران امروز) در غرب و رود ‏سند‏ در شرق واقع بوده، به نام ‏«‏آریانا‏»‏ یاد کرده‏‌‏اند.
‏قدیمی‏‌‏ترین اثر مکتوبی که در آن از سرزمین هندوکش ذکر به عمل آمده، ‏اوستا‏ کتاب مقدس ‏زرتشت‏ است.
‏هخامنشیان
‏باکتریا در حدود ‏۵۴۰ قبل از میلاد.‏ توسط ‏کورش هخامنشی‏ فتح و به امپراتوری ‏پارس‏ پیوست. بعدها ‏داریوش کبیر‏ قسمت‏‌‏های بیشتری از آن را فتح کرد. افغانستان کنونی در دوران داریوش هفت ‏ساتراپی‏ داشت و اهمیت استراتژیک زیادی داشت. در اواسط قرن چهارم قبل از میلاد فتوحات هخامنشی فروکش کرد و برخی از نواحی جنوب و شرق به تدریج از شاهنشاهی هخامنشی جدا شدند.
‏حمله اسکندر
‏پس از شکست ایرانیان از لشکریان اسکندر و گشوده شدن پایتخت هخامنشی، داریوش سوم به سوی شرق متواری گشت و توسط ‏بسوس‏، ‏بدخش‏ (والی) بلخ، کشته شد.
‏در سال ‏۳۲۹ پیش از میلاد‏، ‏اسکندر مقدونی‏ پا به سرزمین هندوکش که تاریخ‏‌‏نویسان یونانی آن را پاراپومیسوس (Parapomisus‏) گفته‏‌‏اند نهاد. اسکندر ‏هرات‏ را تصرف و پس از سپری نمودن زمستان در ‏سیستان‏، وارد ناحیه‏‌‏ای شد که به نامش اسکندریه (‏قندهار‏ امروزی) نامیده شد. لشکریان اسکندر پس از اشغال ‏غزنه‏ و ‏کابل‏، در شمال کابل (‏غوربند‏) شهرک دیگری را نیز به نام ‏اسکندریه‏ٔ‏ قفقاز‏ بنا نهادند. اسکندر با سپاهیان خود وارد مناطق حاصل‏‌‏خیز ‏آسیای میانه‏ شد و می‏‌‏گویند با دختر یکی از خان‏‌‏های محلی ‏تخارستان‏ نیز ازدواج کرد که اسمش ‏رخسانه‏(Roxana‏)بود. اسکندر به مدت یک سال در دشت‏‌‏های آسیای میانه سرگردان بود و با تاخت‏‌‏وتاز جنگجویان این سامانها روبرو می‏‌‏گشت و شماری از سپاهیانش را نیز به علت سرما و کمبود خواروبار از دست داد.
‏پس از برونرفت اسکندر از باکتریا (سرزمین باختر)، برخی از سردارانش پادشاهی کوچکی تشکیل داده و مدت دویست سال بر این سرزمین فرمان راندند. از دو سده چیرگی
‏پادشاهان یونانی باکتریا‏ چیزی به جز برخی از ‏سکه‏‌‏های‏ آن زمان بجا نمانده است.
‏کوشانیان
‏در قرن اول میلادی، قبایل صحراگرد ‏یوئه-چی‏ که از جانب شمال وارد باکتریا شده بودند یونانی‏‌‏ها را تارومار کرده، باکتریا را تصرف نمودند و ‏سلسله‏ٔ‏ کوشان‏ را بنا نهادند. کوشانی‏‌‏ها که تجربه‏ٔ‏ حکومت نداشتند، امپراتوری خویش را بر ویرانه‏‌‏های امپرتوری یونانی بنا نهاده و دوباره سکه‏‌‏های یونانی و حتی ‏الفبای یونانی‏ را متداول ساختند.
‏کوشانیها تا اواسط فرن اول میلادی شهرهای کابل و قندهار را نیز تسخیر کرده و امپراتوری خویش را وسعت بخشیدند. در این دوران ‏دین بودایی‏ نیز توسط ‏آشوکا‏ به این سرزمین وارد شد. در دوران حکمرانی ‏کانیشکا‏، ‏مبلغ‏ان آئین بودایی از طریق ‏آسیای مرکزی‏ به ‏چین‏ سفر نموده و در پخش و اشاعه‏ٔ‏ این آیین تلاشهای زیادی کردند. دوره‏ٔ‏ کوشانی‏‌‏ها را می‏‌‏توان دوره‏ٔ‏ تمدن جدیدی برای افغانستان محسوب کرد: این خاندان در ‏پیکرتراشی‏ پیشرفت‏‌‏های بسیاری کرد و بت‏‌‏های ۳۵ و ۵۳ متری ‏بامیان‏ که توسط ‏طالبان‏ نابود شدند از یادگارهای همین دوره بودند. خاندان کوشان در حوالی سال

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق تاریخ از منظر علی(ع)

تحقیق-تاریخ-از-منظر-علی(ع)
تحقیق تاریخ از منظر علی(ع)
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 48
حجم فایل: 41 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فرزندم ، اگر چه من به اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، با این حال در کارهای
‏آنان نگریستم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر نمودم ، به طوری که مانند
‏یکی از آنان گشته ام . بلکه از آن نظر که اطلاع از عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،
‏گویی با همه آن مردم از اولین تا آخرین افراد آنان زندگی کرده ام و صاف آن را از
‏تیره اش و نفع آن را از ضررش شناختم .‏*
‏در مواردی ‏متعدد از نهج البلاغه و قرآن مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو
‏حیات فردی و اجتماعی تصریح شده است . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه به
‏خوبی می توان فهمید که تحولات و رویدادهایی که در فرد و اجتماع به ‏ج‏ریان می افتد ، تصادفی و بی علت و به عبارت کلی تر خارج از قانون نیست . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه این معنی را می توان به عنوان یک حقیقت پذیرفت که واقعیت چنان نیست که انسان ها، حتی دیگر جانداران و موجودات بی جان ، به حال خود رها شده باشند و در مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .
‏یک انسان ، حتی با حداقل آگاهی، می داند که اگر بخواهد گرسنگی خود را مرتفع کند ، حتما‏ً‏ باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد که اصلا‏ ً‏ گرسنه نشود و یا اگر گرسنه شد ، با خوابیدن یا راه رفتن خود را سیر کند ! یک انسان، حتی با حداقل آگاهی ، می داند که نمی تواند حتی به اندازه یک دقیقه ، در زمان رویارویی زمین با خورشید تغییری ایجاد کند . ‏به عبارت جامع تر ، اگر در این جهانی که ما زندگی می کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی از قانون بوده باشد ، به دلیل پیوستگی شدیدی که در همه اجزای جهان ومیان روابط آنها وجود دارد ، در هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ای ممکن خواهد بود . در این فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه می تواند علمی به دست بیاورد و نه می تواند اراده ای داشته باشد ؛ بلکه به طور کلی هیچ حرکتی از انسان امکان پذیر نخواهد بود مگر آن چه که تصادفات پیش بیاورد!
‏فرزندم ، اگر چه من به اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، با این حال در کارهای
‏آنان نگریستم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر نمودم ، به طوری که مانند
‏یکی از آنان گشته ام . بلکه از آن نظر که اطلاع از عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،
‏گویی با همه آن مردم از اولین تا آخرین افراد آنان زندگی کرده ام و صاف آن را از
‏تیره اش و نفع آن را از ضررش شناختم .‏*
‏در مواردی ‏متعدد از نهج البلاغه و قرآن مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو
‏حیات فردی و اجتماعی تصریح شده است . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه به
‏خوبی می توان فهمید که تحولات و رویدادهایی که در فرد و اجتماع به ‏ج‏ریان می افتد ، تصادفی و بی علت و به عبارت کلی تر خارج از قانون نیست . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه این معنی را می توان به عنوان یک حقیقت پذیرفت که واقعیت چنان نیست که انسان ها، حتی دیگر جانداران و موجودات بی جان ، به حال خود رها شده باشند و در مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .
‏یک انسان ، حتی با حداقل آگاهی، می داند که اگر بخواهد گرسنگی خود را مرتفع کند ، حتما‏ً‏ باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد که اصلا‏ ً‏ گرسنه نشود و یا اگر گرسنه شد ، با خوابیدن یا راه رفتن خود را سیر کند ! یک انسان، حتی با حداقل آگاهی ، می داند که نمی تواند حتی به اندازه یک دقیقه ، در زمان رویارویی زمین با خورشید تغییری ایجاد کند . ‏به عبارت جامع تر ، اگر در این جهانی که ما زندگی می کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی از قانون بوده باشد ، به دلیل پیوستگی شدیدی که در همه اجزای جهان ومیان روابط آنها وجود دارد ، در هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ای ممکن خواهد بود . در این فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه می تواند علمی به دست بیاورد و نه می تواند اراده ای داشته باشد ؛ بلکه به طور کلی هیچ حرکتی از انسان امکان پذیر نخواهد بود مگر آن چه که تصادفات پیش بیاورد!
‏فرزندم ، اگر چه من به اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، با این حال در کارهای
‏آنان نگریستم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر نمودم ، به طوری که مانند
‏یکی از آنان گشته ام . بلکه از آن نظر که اطلاع از عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،
‏گویی با همه آن مردم از اولین تا آخرین افراد آنان زندگی کرده ام و صاف آن را از
‏تیره اش و نفع آن را از ضررش شناختم .‏*
‏در مواردی ‏متعدد از نهج البلاغه و قرآن مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو
‏حیات فردی و اجتماعی تصریح شده است . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه به
‏خوبی می توان فهمید که تحولات و رویدادهایی که در فرد و اجتماع به ‏ج‏ریان می افتد ، تصادفی و بی علت و به عبارت کلی تر خارج از قانون نیست . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه این معنی را می توان به عنوان یک حقیقت پذیرفت که واقعیت چنان نیست که انسان ها، حتی دیگر جانداران و موجودات بی جان ، به حال خود رها شده باشند و در مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .
‏یک انسان ، حتی با حداقل آگاهی، می داند که اگر بخواهد گرسنگی خود را مرتفع کند ، حتما‏ً‏ باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد که اصلا‏ ً‏ گرسنه نشود و یا اگر گرسنه شد ، با خوابیدن یا راه رفتن خود را سیر کند ! یک انسان، حتی با حداقل آگاهی ، می داند که نمی تواند حتی به اندازه یک دقیقه ، در زمان رویارویی زمین با خورشید تغییری ایجاد کند . ‏به عبارت جامع تر ، اگر در این جهانی که ما زندگی می کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی از قانون بوده باشد ، به دلیل پیوستگی شدیدی که در همه اجزای جهان ومیان روابط آنها وجود دارد ، در هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ای ممکن خواهد بود . در این فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه می تواند علمی به دست بیاورد و نه می تواند اراده ای داشته باشد ؛ بلکه به طور کلی هیچ حرکتی از انسان امکان پذیر نخواهد بود مگر آن چه که تصادفات پیش بیاورد!
‏فرزندم ، اگر چه من به اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، با این حال در کارهای
‏آنان نگریستم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر نمودم ، به طوری که مانند
‏یکی از آنان گشته ام . بلکه از آن نظر که اطلاع از عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،
‏گویی با همه آن مردم از اولین تا آخرین افراد آنان زندگی کرده ام و صاف آن را از
‏تیره اش و نفع آن را از ضررش شناختم .‏*
‏در مواردی ‏متعدد از نهج البلاغه و قرآن مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو
‏حیات فردی و اجتماعی تصریح شده است . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه به
‏خوبی می توان فهمید که تحولات و رویدادهایی که در فرد و اجتماع به ‏ج‏ریان می افتد ، تصادفی و بی علت و به عبارت کلی تر خارج از قانون نیست . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه این معنی را می توان به عنوان یک حقیقت پذیرفت که واقعیت چنان نیست که انسان ها، حتی دیگر جانداران و موجودات بی جان ، به حال خود رها شده باشند و در مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .
‏یک انسان ، حتی با حداقل آگاهی، می داند که اگر بخواهد گرسنگی خود را مرتفع کند ، حتما‏ً‏ باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد که اصلا‏ ً‏ گرسنه نشود و یا اگر گرسنه شد ، با خوابیدن یا راه رفتن خود را سیر کند ! یک انسان، حتی با حداقل آگاهی ، می داند که نمی تواند حتی به اندازه یک دقیقه ، در زمان رویارویی زمین با خورشید تغییری ایجاد کند . ‏به عبارت جامع تر ، اگر در این جهانی که ما زندگی می کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی از قانون بوده باشد ، به دلیل پیوستگی شدیدی که در همه اجزای جهان ومیان روابط آنها وجود دارد ، در هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ای ممکن خواهد بود . در این فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه می تواند علمی به دست بیاورد و نه می تواند اراده ای داشته باشد ؛ بلکه به طور کلی هیچ حرکتی از انسان امکان پذیر نخواهد بود مگر آن چه که تصادفات پیش بیاورد!

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.